روح الله مهرجو استاد دانشگاه و کارشناس ارتباطات و پژوهشگر حوزه اجتماعی

روح الله مهرجو استاد دانشگاه و  کارشناس ارتباطات و پژوهشگر حوزه اجتماعی

این وبلاگ کاملا شخصی می باشد
mehrjoor.ir

بایگانی
آخرین نظرات

۶۸ مطلب در مهر ۱۳۹۲ ثبت شده است


بسم الله


ابوسعید ابولخیر در مسجدی سخنرانی داشت. مردم از تمام اطراف روستاها و شهرها امده بودند.جای نشستن نبود و بعضی ها در بیرون نشسته بودند. شاگرد ابوسعید گفت: تو را به خدا از آنجا که هستید یک قدم پیش بگذارید.

همه یک قدم پیش گذاشتند سپس...

نوبت به سخنرانی ابوسعید رسید. او از سخنرانی خودداری کرد. مردم که به مدت یک ساعت در مسجد بودند و خسته شده بودند شروع به اعتراض کردند. ابوسعید پس از مدتی گفت:

هر انچه که من می خواستم بگویم شاگردم به شما گفت، شما یک قدم به جلو حرکت کنید تا خدا ده قدم به شما نزدیک شود.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ مهر ۹۲ ، ۱۰:۱۴
مجتبی مهرجو

بسم الله


طبق روایت امام صادق(علیه السلام):

حضرت آدم(علیه السلام) پس از خروج از جوار خداوند و فرود به دنیا، چهل روز هر بامداد بر فراز کوه صفا با چشم گریان در حال سجود بود

جبرئیل بر آدم فرود آمد و پرسید: «چرا گریه می کنی ای آدم؟
آدم(
علیه السلام) پاسخ داد: «چگونه می توانم گریه نکنم در حالی که خداوند مرا از جوارش بیرون رانده و در دنیا فرود آورده است .

جبرئیل گفت:ای آدم به درگاه خدا توبه کن و به سوی او بازگرد.
 آدم(
علیه السلام) اسخ داد: چگونه توبه کنم؟
جبرئیل 

در روز هشتم ذیحجه آدم(علیه السلام) را به منی برد، آدم(علیه السلام) شب را در آن جا ماند و صبح با جبرئیل به صحرای عرفات رفت. جبرئیل هنگام خروج از مکه احرام بستن را به او یاد داد و به او لبیک گفتن را آموخت.

چون بعدازظهر روز عرفه فرا رسید تلبیه را قطع کرد و به دستور جبرئیل غسل کرده و پس از نماز عصر، آدم را به وقوف در عرفات واداشت و کلماتی را که از پروردگار دریافت کرده بود، به وی تعلیم داد:

سبحانک اللهم بحمدک، لااله الا انت، عملت سوء و ظلمت نفسی و اعترفت بذنبی، اغفرلی، انک انت الغفورالرحیم

آدم(علیه السلام) تا هنگام غروب آفتاب همچنان دستش رو به آسمان بلند بود و با تضرع اشک می ریخت، وقتی که آفتاب غروب کرد همراه جبرئیل روانه مشعر شد و شب را در آنجا گذراند. صبحگاهان در مشعر به پا خاست و در آنجا نیز با کلماتی به دعا پرداخت و به درگاه خداوند توبه گذاشت.

«آدم از پروردگارش کلماتی دریافت داشت و با آن به سوی خدا بازگشت و خداوند توبه او را پذیرفت، چه او توبه پذیر مهربان است»

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ مهر ۹۲ ، ۱۰:۱۴
مجتبی مهرجو

بسم الله

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ مهر ۹۲ ، ۲۱:۰۸
مجتبی مهرجو

بسم الله

سیمای زندگانی امام محمد باقر علیه السلام
ابو جعفر، امام محمد باقر (علیه السلام) پنجمین آفتابى است که بر افق امامت، جاودانه درخشید.زندگیش سراسر دانش و ارزش بود، از این رو باقر العلوم نامیده شد، یعنى شکافنده دشواریهاى دانش و گشاینده پیچیدگیهاى معرفت.
خصلت آفتاب است که هماره گام بر فرق ظلمت مى‏نهد و در لحظه‏هاى تاریک، بر افق زمان مى‏روید تا ارزشهاى مهجور و نهان شده در سیاهى جهل و جور را، دوباره جان بخشد و آشکار سازد.
او نیز در عصر حاکمیت جور و تشتت اندیشه‏هاى دینى امت اسلام، تولد یافت تا پیام آور معرفت و احیاگر اسلام ناب محمدى (صلی الله علیه واله) باشد.
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ مهر ۹۲ ، ۲۱:۰۷
مجتبی مهرجو

بسم الله

سیماى امام محمد بن على (علیه السلام) باقر العلوم النبیین

فضایل امام محمد، باقر العلوم النبیین (علیه السلام)

شکافنده علوم
ابو جعفر، محمد بن زین العابدین علیه السلام ، ملقب به باقر، ابن خلکان در تاریخش درباره آن حضرت مى گوید:
و باقر، عالم و آقاى بس بزرگى بود. به او باقر مى گفتند؛ زیرا او علم را مى شکافت و حقیقتش را آشکار ساخته ، آنرا توسعه مى داد. تبقر به معناى توسع است و قرظى شاعر در مدح آن امام همام علیه السلام سروده است :
یا باقر العلم لاهل التقى و خیر من لبى على الاجبل 1

وصى اوصیا و وارث علم انبیاء (علیهم السلام)

مفید - ره - در ارشاد مى گوید: از هیچ کدام از فرزندان حسن و حسین علیه السلام ، چنین علم دین و آثار و سنت و علم قرآن و سیره و فنون آداب که از ابو جعفر علیه السلام ظاهر گشت ، به ظهور نرسید.
و نیز عبدالله عطاى مکى نقل کرده است که او گفت:
کسى ندیدم که علما نزد او چنان که نزد ابو جعفر بن على بن الحسین علیه السلام کوچکند، اظهار عجز و کوچکى نمایند.
حکم بن عتیبه را دیدم که با آن عظمت و عزتى که در مردم دارد، مانند طفلى که جلوى معلمش زانو مى زند، در پیش او نشسته است و جابر بن یزید جعفر چون از محمد بن على علیه السلام قولى را نقل مى کرد، مى گفت : وصى اوصیا و وارث علوم انبیاء محمد بن على بن الحسین علیه السلام مرا گفت . 2

سخاوت امام محمد باقر (علیه السلام)

مفید مى گوید:
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ مهر ۹۲ ، ۲۱:۰۶
مجتبی مهرجو

بسم الله

خبرگزاری فارس: 3 یار ایرانی امام باقر(ع)، از خراسان تا اصفهان

«محمد بن اسحاق»، محدث و اولین سیره‌نویسی است که زندگانی پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) را به رشته نگارش درآورده است. این یار امام باقر و امام صادق(علیه السلام) احادیث زیادی را از بر بود و به همین دلیل او را «امیر المحدثین» نامیده‌اند.

امام باقر(علیه السلام) با تأسیس اولین دانشگاه اهل بیت شاگردان و اصحاب بسیاری را تربیت کرد و صدها فارغ‌ التحصیل در موضوع‌های گوناگون به جامعه عرضه کرد.

شیخ‌الطائفه (شیخ طوسی) در رجال خود، اصحاب و شاگردان امام محمدباقر(علیه السلام) را 462 نفر مرد و 2 زن دانسته که در میان آن‌ها برخی از نظر اعتبار و وثاقت و ملازمت با امام باقر(علیه السلام) را داشتند.

در این میان عده‌ای از ایرانیان افتخار شاگردی و ملازمت با امام محمدباقر(علیه السلام) را داشتند که به مناسبت سالروز ولادت سراسر نور باقر آل‌محمد(صلی الله علیه وآله) به معرفی «3 تن از اصحاب ایرانی امام باقر(علیه السلام)» نوشته سید حسن قریشی می‌پردازیم:

*حمّاد بن ابی سلیمان/یار اصفهانی امام باقر(علیه السلام)

ابو اسماعیل حمّاد بن ابی سلیمان از ایرانیان مقیم کوفه است، پدرش فرمانروای اصفهان بود که در جریان فتح آن شهر در زمان خلیفه دوم به دست ابوموسی اشعری به همراه خانواده اسیر شد و سپس در حضور خلیفه دوم، اسلام آورد.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ مهر ۹۲ ، ۲۱:۰۶
مجتبی مهرجو

بنام خالق عشق


سخت ترین چیز در زندگی ، از دست دادن چیزی است که فکر می‌کردید واقعی است . فقدان سخت و دردناک است . اما امید همیشه خواهد بود.


امید در پایان شب سیاه

رنج و عذاب ما به دلیل نگهداری همه چیز ، به صورتی است که از پیش بوده باید باشد و یا خواهد بود . اندوه ، بخشی از وجود ما به حساب می‌آید ، ولی ما به ندرت متوجه دردی در قلب خود می‌شویم که روان شناسان آن را این گونه می‌نامند :

گریه ای شدید ، سوگواری برای همه چیز هایی که وا نهادهایم ...

زمانی که با رویداد های غیر منتظره در زندگی مواجه می‌شویم ، به نقطه ای می‌رسیم که برای حرکت به جلو ، باید غمگین باشیم ،حتی زمانی در می‌یابیم که فقدان ، بخشی از زندگی ما به حساب می‌آید که کسی را گریزی از آن نیست .

حتی زمانی که می‌دانیم ، زندگی تازه ، وعده بهتر شدن می‌دهد ، حتی زمانی که معتقدیم چیزهایی را که وا نهاده ایم ، فایده ای برایمان ندارد ، با این حال ، باید غمگین باشیم .

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ مهر ۹۲ ، ۱۹:۵۹
مجتبی مهرجو

بنام خالق عشق


افراد متاهل یا کسانی که در آستانه سن ازدواج هستند، بهتر است این پرسش را در ذهن داشته باشند که چه تصویری از شریک زندگی خود دارند. اینکه به واقع همسرشان چه جایگاه و منزلتی نزد آنها دارد؟

همسر

اگر به انتخاب همسر به عنوان ثمره ای از گزینش خویش بنگریم، زمینه ی روابطی تفاهیم آمیز و مثبت را ایجاد کرده ایم. اما پیش از این مرحله می بایست تصویر درستی از شریک زندگی را در ذهن داشته باشیم . بعد از ازدواج هم مهم است تا به کیفیت ذهنیت و احساس خود نسبت به همسر توجه داشته باشیم.

باید ببینیم که یادآوری همسر در ذهن موجب ایجاد حسی خوشایند می شود یا احساسی نامطلوب ایجاد می کند.

خداوند متعال در آیه ی 21 سوره روم، نگرش ارزشمندی را نسبت به همسر بیان می دارد و از او به عنوان تسکین دهنده قلب یاد می کند:

" انسان باید به رفتار خویش بنگرد که آیا مجموعه شخصیت او،موجب آرامش همسرش می باشد یا مخل آرامش وی؟ به میزانی که وجود انسان، آرامش روحی همسرش را فراهم کند از دیدگاه قرآن موفق تر خواهد بود.

در آیه ی 187 سوره بقره، همسر به عنوان لباس برای انسان و انسان نیز به عنوان لباس برای همسرش توصیف شده است.

این تعبیر بدان معناست که لباس به عنوان زینتی است که به انسان وقار و آراستگی می بخشد و همسر خوب و شایسته نیز به انسان وقار می بخشد. داشتن یک همسر شایسته موجب عزت و افتخار است.

بنابراین لازم است که هر فردی در خلوت خویش به این موضوع فکر کند که آیا موجب افزایش کمالات همسرخویش است یا اینکه او را دچار تنزل شخصیتی کرده است؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ مهر ۹۲ ، ۱۹:۵۹
مجتبی مهرجو

بنام خالق عشق

توصیه های کاربردی در انتخاب همسر شایسته

1. جستجو آری؛ وسواس نه

اهتمام به معیارهای همسر شایسته و بررسی گزینه های مناسب برای آن، به خاطر حساسیت فرهنگی و دینی این پدیده اهمیت زیادی دارد، بنابراین جوانان باید درباره معیارهای همسر شایسته و انطباق معیارها بر فرد مورد نظر دقت لازم را به خرج دهند. با این حال نباید دچار وسواس شوند.
وسواس به معنای بی ثباتی فکری است و یکی از آفت های اندیشه یا رفتار می باشد و در صورت شدت یافتن، شخص بیمار روانی تلقی می گردد و باید مداوا شود. این امر در عرصه های مختلف زندگی، زیان های زیادی به شخص می زند و در روایات اسلامی به شدت از آن نهی شده و احکام شرعی در جهت مقابله و تضعیف رفتارهای وسواس گونه پیش بینی شده است. (1)
گاه به شخصی بر می خوریم که سراسر بازار را برای خریدن یک کالا زیر پا می گذارد و با اینکه جنس های مختلف از آن کالا را می بیند، قیمت ها را بررسی می کند و...، اما دست خالی به خانه باز می گردد، حتی ممکن است این کار چند بار تکرار شود. چنین اشخاصی به خاطر آشفتگی ذهنی، اضطراب و شکاکیت فراوان و نداشتن اعتماد به نفس لازم، هیچ گاه موفق به خرید کالا نمی شوند. آنان افزون بر محرومیت از تهیه کالای مورد نظر که گاه ممکن است برای معیشت و امور جاری زندگی شان ضروری باشد، به خاطر اینکه می بینند مثل دیگران نمی توانند به راحتی تصمیم بگیرند، خود را سرزنش می کنند.
این حالت درباره ازدواج نیز صادق است. گاه به دخترانی برمی خوریم که شایستگی های شخصیتی، موقعیت اجتماعی و زیبایی ظاهری دارند اما با اینکه از سن ازدواج آنها سال ها گذشته است، همچنان مجرد مانده اند و زمانی که علت را از آنان جویا می شویم، می گویند تا کنون خواستگاران فراوانی با شایستگی های مختلف برای ما آمده اند؛ اما خود یا خانواده مان به امید آمدن موردی بهتر، به این خواستگاران قانع نشده و به آنان پاسخ منفی داده ایم و اینک کار به جایی رسیده است که از ازدواج تقریباً مأیوس شده ایم!
پسران نیز گاهی دچار وسواس زیاد می شوند و پرونده ازدواجشان با گذشت زمان و کاهش شور همسرخواهی بسته می شود و آنان ناچار می شوند درد جانکاه عزب ماندن را به جان بخرند.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ مهر ۹۲ ، ۱۹:۵۸
مجتبی مهرجو

بنام خالق عشق

قایقی را تصور نمایید که دو نفر پاروزن داشته باشد. اگر پارو را متفقاً حرکت بدهند قایق به سهولت در روی امواج به راه می افتد. اگر با هم متفق نباشند تلاطم آب قایق را لرزان و حتی غرق می کند. فرزند عزیزم این قایق، ازدواج و پارو زنان آن زن و شوهرند که در سطح دریای زندگی سیاحت می نمایند. اگر با یکدیگر موافق نشوند موازنه را گم کرده و به انواع بدبختی تصادف کنند.
له وی

ازدواج
 

زناشویی، بهترین شیوه بخشیدن، و باز بخشیدن است. با این وجود، هرگز نمی توانیم فراموش کنیم که انسانها همواره از هم جدا هستند.
دوره پیش از زناشویی، دوره معجزه آسایی است که در آن به محبوب خود نزدیک می شویم، صحبت می کنیم، و آنچه را که به ما اجازه شادی و خوشبختی می دهد، می آموزیم، و در می یابیم چه باید کرد تا این خوشبختی هرگز غروب نکند.
نمی توانیم اجازه دهیم که گذر ستمگرانه بامداد، نیمروز، عصر و شب، به این افسون پایان دهد. برای این که شور و عشق اولیه زنده بماند بخشی از اوقات هر کسی باید فقط به خود او تعلق داشته باشد. هیچ کدام از ما، آن قدر خردمند نیست که بتواند تصمیمی متداخل در زندگی دیگری بگیرد. کافی است فقط به یک قانون توجه شود - صداقت - و همه چیز دقیقاًَ همچون یک رویا خواهد بود.
«
نامه های خلیل جبران به ماری هسکل

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ مهر ۹۲ ، ۱۹:۵۷
مجتبی مهرجو