بیست و پنجم ربیع الاول جنگ دومه الجندل
بسم الله
در این روز در سال پنجم هجری در زمان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم غزوه دومه الجندل اتفاق افتاد[1]. در اراضی دومه الجندل گروهی از اشرار همدست شده و به کاروانها حمله میکردند. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم سباع بن عرفطه غفاری را روز 25 ربیع الاول در مدینه به جای خود قرار داد و با هزار رزمجو بیرون آمدند تا به آن نواحی رسیدند. راهزنان چون متوجه آمدن آن حضرت شدند فرار کردند. مسلمانان اموال آنان را برداشتند و در بیستم ربیع الثانی وارد مدینه شدند[2].
عبدالرحمن بن ابی لیلی می گوید:من با ابو موسی اشعری از دومة الجندل عبور می کردیم . ابو موسی به من گفت:زمانی که با پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم به دومة الجندل رسیدیم آن حضرت به من فرمود:" در این مکان دو تن از بنی اسراییل حکم به جور کردند، و به زودی در میان امت من دو تن در این مکان به جور حکم می نمایند
راوی میگوید: ابوموسی و و عمروعاص برای حکمیت در صفین به دومة الجندل رفتند و میان علی بن ابیطالب علیه السلام و معاویه ملعون حکم کردند. بعد از ماجرای حکمین ابوموسی را ملاقات کردم و او گفتم:" مگر تو نبودی که از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم چنین حدیثی را نقل کردی "؟! گفت: "والله المستعان"!![3]
دومه جندل (به عربی: معرکة دومة الجندل)، منطقهٔ «دومة الجندل» یکی از مراکز تجارتی مهم جزیره عرب در آن دوران بود، و بر سر راه ونقطهٔ التقاء راه تجارتی «جزیرة عرب» و عراق و سوریه قرار داشت. مردم «دومة الجندل» بتهای مختلفی میپرستیدند، أما در نزدیکی ظهور اسلام دیانت مسیحیت و یهودیت نیز در منطقهٔ (دومة الجندل) رایج یافت. ولیکن بیشتر مردم این منطقه تا ظهور اسلام بتهای گونا گونی میپرستیده أند. یکی از این بتها به نام (صنم ود) بود، چنانکه مؤرخ: «الکلبی» در کتاب خود (الأصنام) ذکر آن را آوردهاست که قبیله کلب از بنی قضاعه آن را میپرستیدند. این بت بعد از غزوه تبوک به دستور پیامبر، خالد بن ولید آن را شکست.
در واقع چهار بار مسلمانان در منطقهٔ دومه جندل نبرد کرده بودند، بار أول در سال پنجم هجری بود که خود محمد (پیامبر اسلام) به نبرد (دومة الجندل) آمده بود، هنگامی که رسید دید منطقه تخلیه شدهاست وکسی از ساکنان آن وجود ندارند، بار دوم در سال ۶ هجری ، ۶۲۶ میلادی، هنگامی که پیامبر عبدالرحمن بن عوف بر سر آنها فرستاد، چونکه ساکنان «دومة الجندل» کاروانهای تجارتی را غارت میکردند. بار سوم در سال ۹ هجری ۶۳۰ میلادی بود که محمد (پیامبر اسلام) خالد بن ولید به سر پرستی ۴۲۰ نفر برای احضار شاه دومه جندل اکید بن عبدالملک الکندی فرستاده بود، سپس «اکید بن عبدالملک الکندی» شاه دومة الجندل در حضور پیامبر ایمان آورد و مسلمان شد. بار چهارم در سال ۱۲ هجری ، ۶۳۳ میلادی ابوبکر خالد به همراه عیاض بن غنم برای فتح دومه جندل فرستاد. بین سپاهیان مسلمانان و مسیحیان جنگ شدیدی در گرفت ومسلمانان فاتح شدند. خالد گردن «جودی بن ربیعة» با شمشیر زد.