روح الله مهرجو استاد دانشگاه و کارشناس ارتباطات و پژوهشگر حوزه اجتماعی

روح الله مهرجو استاد دانشگاه و  کارشناس ارتباطات و پژوهشگر حوزه اجتماعی

این وبلاگ کاملا شخصی می باشد
mehrjoor.ir

بایگانی
آخرین نظرات

بسم الله

امام سجاد

در اوج حاکمیت استبداد در قرن اول هجری، در روزگاری که حکام اموی با تمام توان در صدد زدودن نور شرافت و آزادی از سرزمین وحی بودند و در خاموش ساختن منادیان حق و از میان بردن سیره حیاتبخش پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه وآله از هیچ تلاشی فروگذار نمی کردند، رسوم اخلاقى نه تنها فراموش شد، بلکه به ضدارزش مبدل گردید. عمل به منهیات شرع و ارتکاب محرمات، موجب فخر بر یکدیگر و تظاهر به آنها موجب عزت اجتماعى شده بود و در یک کلمه مى توان گفت جامعه اسلامى قبل از آن زمان هر چند منافقانه پاسدار و نگهبان مظاهر دینى بود، ولى در زمان چهارمین پیشوای شیعه حضرت امام علی بن الحسین علیهما‏السلام، همین مظاهر مسلمانى هم، به کلى رنگ باخته بود و دیگر نشانه اى از دین و دیندارى در جامعه یافت نمى شد.

در چنین دورانى، رساله حقوق امام سجاد علیه السلام، پیامی است فراتر از زمان خویش، و بلکه فراتر از همه اعصار تمدن بشری. امروز که بشر، مدعی دستیابی به عالی ترین شکل تمدن و فرهنگ ارزشی است و دم از حقوق بشر و حتی حمایت از حیوانات و یا حفظ محیط زیست می زند، علاوه بر پوشالی بودن بسیاری از شعارهایی که مطرح می کند، در بعد قانون شناسی و قانونگذاری نیز ضعفهایی دارد که اگر با رساله حقوق امام سجاد علیه السلام مقایسه شود و عنصر زمان و ظرفیت و نیازها نیز ملاحظه گردد، نقاط اوج آن رساله و کاستیهای دست نوشته های بشر متمدن این عصر آشکار خواهد شد.

هر چند در نگاه نخست، پذیرش این نکته برای دلباختگان مادی و دور ماندگان از مکتب وحی و رسالت مشکل خواهد نمود، اما اندکی تامل واقع بینانه، آنان را نیز در برابر حق، به تواضع واخواهد داشت. در این نوشتار مختصر، به نمونه ای از آن یادگار نورانی اشاره خواهد شد.

 

علاج درد جامعه

عنایت معارف دینى ما به سالم سازى اجتماع و ایجاد یک مدینه فاضله که در سایه رعایت همه حقوق گروه هاى مختلف پدید آید، سبب می شود تا کمتر حادثه، تنش و التهابى در جامعه یافت شود. چراکه جامعه اى که از تنش و التهاب مصون بماند، خیلى ساده و آسان به اصول و قواعدى که او را به سمت تعالى اخلاقى دعوت مى کند، توجه مى کند و شرایط براى مدینه فاضله و جامعه ایده آل فراهم مى شود؛ به طورى که مردم جامعه در کنار هم، نه تنها به دور از غوغا، التهاب، طمع و تجاوز به حقوق یکدیگر زندگى مى کنند، بلکه در یارى و کمک به همدیگر سبقت خواهند گرفت.

امروز که بشر، مدعی دستیابی به عالی ترین شکل تمدن و فرهنگ ارزشی است و دم از حقوق بشر و حتی حمایت از حیوانات و یا حفظ محیط زیست می زند، علاوه بر پوشالی بودن بسیاری از شعارهایی که مطرح می کند، در بعد قانون شناسی و قانونگذاری نیز ضعفهایی دارد که اگر با رساله حقوق امام سجاد علیه السلام مقایسه شود و عنصر زمان و ظرفیت و نیازها نیز ملاحظه گردد، نقاط اوج آن رساله و کاستیهای دست نوشته های بشر متمدن این عصر آشکار خواهد شد

از جمله این امور که اجتماع ما را از موانع وصول به سعادت و کمال، مى رهاند و انسان را در عمل کردن به اصول و قواعد همزیستى مسالمت آمیز یارى مى دهد، رعایت حقوق همسایه به معناى عام آن است؛ یعنى مى توانیم دو خانه کنار یکدیگر را همسایه بدانیم، دو دوستى که در کلاس درس، کنار یکدیگر مى نشینند یا دو انسانى را که در یک محیط کارى در کنار هم کار مى کنند نیز همسایه بدانیم، حتى کشورهاى همجوار را در کنار یکدیگر، با مرزى هاى قراردادى، همسایه بدانیم .

حقوق همسایه فوق العاده مهم و اداى آن کارى مشکل است .در روایتى از رسول اکرم صلى الله علیه وآله نقل شده است که مى فرمایند:

حق همسایه

«جبرئیل آنقدر درباره همسایه سفارش و توصیه کرد که من تصور کردم همسایه از انسان ارث مى برد» .(1)

اما نکته مهم این است که خداوند در قرآن کریم (2) درباره همسایه، امر به احسان کرده، نه عدالت. احسان و نیکى، مرتبه اى بالاتر از عدالت و قانونمندى است. عدالت امرى قانونى است، چهارچوبى دارد و قوانین آن کاملا مشخص ‍ است. اگر فرد در محدوده این قوانین عمل کند، عدالت را محقق کرده است. گاه خداوند به انسان دستور مى دهد که نسبت به گروهى با عدالت رفتار کنید، ولى در این جا، خداوند فرمان به احسان مى دهد. احسان، یعنى انسان هرچه در توان دارد به دیگران نیکى و خدمت کند. و از این نکته مى توان فهمید که نجات جامعه از مهلکات اخلاقى فقط با عدالت میسر نیست بلکه احسان نیز تمری ضروری است.

در کلام گهربار امام سجاد علیه السلام حقوقى براى همسایه بیان شده است :

«و اَمّا حق الجَارِ، فحِفظُه غائِبا، و کَرامَتُهُ شاهدا، و نُصرتُهُ و معونَتُهُ فى الحالَینِ جمیعا، لا تَتَبَّع له عَورَة، و لا تبحَث له عن سَواءَة لتعرفَها منه من غیر ارادَة منک و لا تَکَلُّف ، کنت لما علِمتَ حِصنا حصینا، و سترا سَتیرا، لو بحَثَتِ الاَسَنَّةُ عنه ضمیرا لم تَصِل الیهِ لاِنطِوَائِهِ علیه، لا تَسَّمَّع علیه من حیثُ لا یَعلَمُ، لا تُسلِمهُ عند شدیدَة ، و لا تَحسُدهُ عند نعمَة ، تُقیلُ عَثرَتَهُ و تغفِرُ زَلَّتَهُ، و لا تَدَّخِر حِلمَکَ عنه اذا جَهِلَ علیک، و لا تخرُج اَن تکونَ سِلما له ، تَرُدُّ عنه لسانَ الشَّتیمَةِ، و تُبطِلُ فیه کیدَ حاملِ النَّصیحةِ، و تُعاشِرُهُ مُعاشِرَة کریمة ، و لا حول و لا قوَّةَ الَّا بالله » .(3)

جامعه اى که از تنش و التهاب مصون بماند، خیلى ساده و آسان به اصول و قواعدى که او را به سمت تعالى اخلاقى دعوت مى کند، توجه مى کند و شرایط براى مدینه فاضله و جامعه ایده آل فراهم مى شود؛ به طورى که مردم جامعه در کنار هم، نه تنها به دور از غوغا، التهاب، طمع و تجاوز به حقوق یکدیگر زندگى مى کنند، بلکه در یارى و کمک به همدیگر سبقت خواهند گرفت

«و اما حق همسایه ، حفظ او است در غیبت و پنهان و تکریم و بزرگداشت او است در حضور و عیان و یارى و معاونت او در هر حال. باید که به دنبال عیب او نباشى و بدى هاى او را جستجو نکنى ، تا به بدى در او دست یابى و اگر ناخواسته بر بدى و عیبى از او آگاه شدى، مانند دژى نفوذناپذیر و پرده اى ضخیم آنها را در دل خود نگه دار؛ طورى که اگر با نیزه، براى یافتن آن عیوب دلت شکافته شود، بدان نرسند. مبادا از جایى که او بى خبر است، سخنان او را بشنوى ؛ به هنگام سختى او را رها نکن و در نعمتى بر او حسادت نورز. از خطاى او درگذر و گناهش را بر او ببخشای و اگر نادانى از او سرزد، از حلم و بردبارى دریغ نفرما و از راه مسالمت خارج نگرد. بدگویى دیگران را از او دفع کن و اگر کسى در لباس ناصح با او حیله مى کند، جلوگیرى کن. و با او بزرگوارانه و از سر کرامت معاشرت نما».

البته نکته مهمى که باید توجه داشت، این است که تکلیف به رعایت حقوق همسایه، منوط بر اشتراک در عقیده نیست و لازم نیست که همسایه، حتما مسلمان و مومن و هم دین و هم کیش باشد. پیغمبر صلى الله علیه وآله فرمودند:

« همسایه ها سه دسته اند: یک دسته همسایگانى که بر همسایه یک حق دارند؛ طایفه دیگر از همسایه که بر همسایه سه حق دارند و عده اى که دو حق بر همسایه دارند؛ آن همسایه که سه حق دارد، کسى است که حق همسایگى و حق قوم و خویشى و حق مسلمانى و هم کیشى دارد؛ اما آن که دو حق دارد، آن است که هم مسلمان است و هم همسایه (یعنى هم حق اسلام دارد و هم حق همسایگى)؛ اما آن که یک حق دارد همسایه مشرک و ملحد است؛ نه قوم و خویش است و نه مسلمان ».(4)

بنابراین می توان فهمید که ضرورت رعایت حقوق همسایه، هیچ قید و شرطى ندارد؛ با صرف مجاورت، این حقوق به وجود مى آید؛ اگر چه دو همسایه اعتقادات مشترک نیز نداشته باشند.

 

پی نوشت:

1) محجّة البیضاء، ج 3، ص 422 ؛ الجیران ثلاثة : جار له حقّ واحد، و جار له ثلاثة حقوق ، و جار له حقّانِ، فالجارُ الذى له ثلاثةُ حقوق ؛ الجارُ المسلمُ ذوالرَّحمِ، فله حقُّ الجِوار و حقُ الاسلام و حقُّ الرَّحمِ، و امّا الذى له حقّانِ؛ فالجارُ المسلمُ له حقُّ الجوارِ و حقُّ الاسلام ، و اءمّا الذى له حق واحد؛ فالجارُ المشرکُ.

2) واعبُدُوالله و لا تُشرِکوا به شیئا و بالوالِدَینِ اءِحسَانا و بِذِى القُربى و الیَتَامَى و المَساکینِ و الجَارِ ذى القُربى و الجارِ الجُنُبِ والصَّاحِبِ بالجَنبِ وابنِ السَّبیلِ و ما مَلَکَت اءَیمانُکُم انَّ الله لا یُحبُّ مَن کان مُختالا فَخُورا. (نساء، 36)

3) رسالة الحقوق للامام سجاد علیه السلام.

4) وسائل الشیعة، ج 2، ص 7، حدیث 1307، محجّة البیضاء، ج 3، ص 422 ؛ ما زالَ جبرَئیلُ یُوصینِى بالجَارِ حتَّى ظَنَنتُ اءَنَّهُ سَیُوَرِّثُهُ .

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">