روح الله مهرجو استاد دانشگاه و کارشناس ارتباطات و پژوهشگر حوزه اجتماعی

روح الله مهرجو استاد دانشگاه و  کارشناس ارتباطات و پژوهشگر حوزه اجتماعی

این وبلاگ کاملا شخصی می باشد
mehrjoor.ir

بایگانی
آخرین نظرات

 بسم الله

خبرگزاری فارس: ماجرای درخواست شفاعت بیمار از جوادالائمه(ع)+صوت حجت‌الاسلام انصاریان
لحظات آخر عمرش بود، دل‌نگران در بستر بیماری افتاده بود، خانواده‌اش خبر دادند حضرت جواد الائمه(علیه السلام) به دیدارش آمده است، چشمش به جمال مبارک امام افتاد، گریه امانش را برید تا اینکه جمله‌ای از امام شنید، دیگر قطرات اشک از چشمانش نیامد!

  آخرین روز ماه ذی‌القعده سال 220 هجری قمری یادآور سالروز شهادت امام همامی است که در عنفوان جوانی با ظلم و ستم خلیفه عباسی شربت شهادت را نوشید و دعوت حق را لبیک گفت.

در شب شهادت آن حضرت ماجرایی از شفاعت ایشان از زبان حجت‌الاسلام شیخ حسین انصاریان نقل می‌شود:

*ماجرای درخواست شفاعت مریض برای بعد از مرگ

کسی مریض بود، وجود مبارک جواد الائمه(علیه السلام) امام نهم برای عیادت آمدند، زن و بچه‌اش به او گفتند: خوشحال باش! می‌دانی چه کسی به دیدنت آمده است؟! جگرگوشه امام رضا(علیه السلام) است، امام زمان است، امام عصر است.

به محض اینکه حضرت جواد(علیه السلام) در اتاق را باز کردند و چشم مریض در بستر به امام افتاد، مریض زار زار شروع به گریه کرد.

امام جواد(علیه السلام) با یک دنیا محبت نشستند و فرمودند: برای چی وقتی چشمت به من افتاد، گریه کردی! ما خوشحال نیستیم که ما را می‌بینید گریه کنید.

گفت: یابن رسول الله! علم دارم از این بستر بلند نمی‌شوم، یقین صد در صدی دارم که من مردنی هستم، آخه! یابن‌رسول‌الله! ما مثل شما تر تمیز نیستیم، بالاخره در طول عمرمان کژی‌ها و لغزش‌هایی داشتیم، حالا گر چه پشیمان شدم، ولی از مردن می‌ترسم، این نهایت حرف من است، می‌ترسم!

امام جواد فرمود: از مایی! جانم فدای شما! از شماهستم . حتما از شما هستم.

آخر اول این مسأله باید تحقق پیدا کند، از آن‌ها باشید، همه چیز حل است!

فرمود: از مایی؟

گفت: بله!

فرمود: من هم قبول دارم که تو از مایی.

امام جواد فرمود: بیماری عدسه را شنیدی؟

(آن بیماری است که سر تا نوک پا پوست آبله می‌اندازد، چرک و خون جمع می‌شود، چرک و خون تولید آبله می‌کند، هر آبله که بترکد، تولید زخم بدی می‌کند)

فرمود: چنین بیماری را شنیدی، دیدی! عرض کرد:بله! امام فرمودند: دوا که ندارد،گفت: نه یابن الرسول الله. حضرت امام جواد(ع) فرمودند: اگر بیایند و بگویند که یک حمامی افتتاح شده، ‌باید داخل آن حمام بروند و شیر آب را باز کنند، پوست بدنتان مثل روز تولد از مادر می‌شود،‌ مریض چه حالی دارد؟!

گفت: خوشحالی مریض غیرقابل وصف است!

فرمود: شما شیعیان ما که می‌خواهید بمیرید،‌اگر چرکی، کمبودی و عیبی برای شما مانده بود، مردن شما را می‌شورد، باز گریه می‌کنی؟!

عرض کرد: یا ابن رسول الله! دیگر گریه نمی‌کنم.

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۲/۰۷/۱۴
مجتبی مهرجو

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">