اوایل ازدواج روزهای شاد و خاطره انگیزی است. مرد سعی می کند زودتر محل کار خود را ترک کرده و راهی خانه شود، در طول راه فکر می کند که چه چیزی برای همسرش بگیرد تا او را شگفت زده کند؟ یک شاخه گل، چند عدد شیرینی، میوه نوبرانه و یا ... امشب همسرش چه لباسی پوشیده و چه شامی آماده کرده است؟ وای که امشب چه شب رویایی شود! نزدیک منزل که می رسد قلبش تاپ تاپ می کند، چرا که می داند کسی پشت در منتظر اوست، کسی که با تمام وجود دوستش دارد و او نیز ،کسی که فقط متعلق به اوست و او نیز ،و حریمی که مالکیت آن فقط و فقط برای عشق آنهاست. زن هم همینطور هست، موعد بازگشت شوهرش به خانه، قلب او هم تاپ تاپ می کند، انگار که می خواهد از سینه بیرون بزند، خانه را مرتب می کند، با عشق میوه را در بشقاب می گذارد، چای دم می کند و خود را به بهترین نحو می آراید، فقط و فقط برای یک نفر که صاحب قلبش است و او نیز.