بسم الله
یک ماه تمرین ویژه برای پاک شدن، برای خوب شدن و خوب
ماندن کم نیست، یک ماه میهمان خصوصی و ویژه باریتعالی بودیم و فردا به
شکرانه خوان نعمت یک ماهه، تمامقد با خشوع و خضوع، در میعادگاه عاشقان، سر
سجاده بندگی، قامت میبندیم و از همه منیتها و تکبرها قالب تهی میکنیم و
به شکرانه توفیق بنده بودن و بنده ماندن «الله اکبر» میگوییم و تمام دنیا
را با پشت دست به کنار میزنیم و در برابر معبود حمد میخوانیم حمدی که
تنها لایق اوست که ستایش شود.
وقتی قنوت میبندی و میخوانی «اَسْئَلُکَ بِحَقِّ هذَا الْیَومِ الَّذى
جَعَلْتَهُ لِلْمُسْلِمینَ عیداً» آن گاه خداست که با تمام افتخار و غرور
در بین آسمانیان و زمینیان ندا میدهد شاهد باشید بندهام به درگاه من زانو
زده و از من خواستهاش را طلب میکند و سپاسگزار است
خدایا عید را بعد از یک ماه روزهداری و نیایش و دعا قرار دادی یعنی باید
پاک و پاکیزه شده باشیم. در ماه قرآن مطهر شده باشیم تا قرآن را لمس کنیم
چراکه خواندیم؛ « لا یَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ».
حال در این لحظات پایانی دستان ما به لطف تو بلند است، یا رب! دستگیریام
کن! طوری که بینهایت و ماندنی باشد. چراکه حال من مثال آن فقیری است که
آمد نزد حاتم طایی و غذایی سیر خورد وهنگام رفتن به حاتم گفت: اگر از اینجا
بروم با این جامعه پاره، و اگر از من بپرسند که از کجایی میآیی و بگویم
از سر سفره حاتم میآیم برای تو خوشایند نیست.
پروردگارا! حال اگر از من بپرسند با لباس آلوده و روی سیاه سر سفره روزیدهنده عالمیان رفتی و همچنان آلوده بازگشتی چه گویم؟!!
خودت به حق ماه شریفت و به حق قرآن ناطق این ماه، لباس سیهرویی و گناه را
از تن ما بر کن و اگر این بنده حقیرت، نتوانست حق بندگیات را به جا آورد
تو او را به عفو خودت ببخش چراکه بسیار آمرزنده و مهربانی.