روح الله مهرجو استاد دانشگاه و کارشناس ارتباطات و پژوهشگر حوزه اجتماعی

روح الله مهرجو استاد دانشگاه و  کارشناس ارتباطات و پژوهشگر حوزه اجتماعی

این وبلاگ کاملا شخصی می باشد
mehrjoor.ir

بایگانی
آخرین نظرات

۲۷۹ مطلب با موضوع «مناسبتها» ثبت شده است

بسم الله...


مدینه اولین باری است که میهمانانی چنین غریبه را به خود می‌بیند...

کاروانی متشکل از شصت میهمان ناآشنا که لباس‌های بلند مشکی پوشیده‌اند، به گردنشان صلیب آویخته‌اند، کلاه‌های جواهرنشان بر سر گذاشته‌اند، زنجیرهای طلا به کمر بسته‌اند و انواع و اقسام طلا و جواهرات را بر لباس‌های خود نصب کرده‌اند.
وقتی این شصت نفر برای دیدار با پیامبر، وارد مسجد می‌شوند، همه با حیرت و تعجب به آنها نگاه می‌کنند. اما پیامبر بی‌اعتنا از کنار آنان می‌گذرد و از مسجد بیرون می‌رود هم هیأت میهمانان و هم مسلمانان، از این رفتار پیامبر، غرق در تعجب و شگفتی می‌شوند. مسلمانان تا کنون ندیده‌اند که پیامبر مهربانشان به میهمانان بی‌توجهی کند به همین دلیل، وقتی سرپرست هیأت مسیحی علت بی‌اعتنایی پیامبر را سؤال می‌کند، هیچ کدام از مسلمانان پاسخی برای گفتن پیدا نمی‌کنند.
تنها راهی که به نظر می‌رسد، این است که علت این رفتار پیامبر را از حضرت علی بپرسند، چرا که او نزدیک‌ترین فرد به پیامبر و آگاه‌ترین، نسبت به دین و سیره و سنت اوست. مشکل، مثل همیشه به دست علی حل می‌شود. پاسخ او این است که:

«پیامبر با تجملات و تشریفات، میانه‌ای ندارند؛ اگر می‌خواهید مورد توجه و استقبال پیامبر قرار بگیرید، باید این طلاجات و جواهرات و تجملات را فروبگذارید و با هیأتی ساده، به حضور ایشان برسید.»
۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۷ آبان ۹۲ ، ۲۱:۱۸
مجتبی مهرجو

بسم الله

متن دعای مباهله + ترجمه فارسی و صوت

مباهله در اصل از «بَهل» به معنی رها کردن و برداشتن قید و بند از چیزی است. اما مباهله به معنای لعنت کردن یکدیگر و نفرین کردن است. کیفیت مباهله به این گونه است که افرادی که درباره مسئله مذهبی مهمی گفتگو دارند در یک جا جمع شوند و به درگاه خدا تضرّع کنند و از او بخواهند که دروغ گو را رسوا سازد و مجازات کند.

روز بیست و چهارم ذی الحجّه، روز مباهله پیامبر با مسیحیان نجران است که در نزد مسلمانان، اهمیت خاصّی دارد؛ چرا که گواه حقانیت و درستی دعوت پیامبر و عظمت شأن اهل بیت مکرّم اوست.دعای مخصوص این روز که به دعای مباهله معروف است و شبیه دعای سحر ماه رمضان می باشد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ آبان ۹۲ ، ۲۱:۱۶
مجتبی مهرجو

بسم الله

زباله منزلی در راه بین مکه و کوفه است.(1) اسنجا بین « واقصه» و « ثعلبیه» قرار گرفته که  دو برکه در آن جا قرار دارد.(2) کاروان در روز چهارشنبه، بیست و سوم ذی الحجه الحرام در آن جا بار نهاده اند.


در «زباله» امام از شهادت « عبدالله بن یقطر» باخبر شدند. پس از آن امام در بین جمع حضور یافت و نوشته ای را قرائت فرمود:
« به نام خداوند بخشنده مهربان. اما بعد، خبر فاجعه آمیز شهادت مسلم بن عقیل، هانی بن عروه و عبدالله بن یقطر به ما رسیده است، البته شیعیانمان ما را خوار و ذلیل ساخته اند. پس از شما هر که قصد بازگشت دارد، بدون هیچ مانعی برگردد که بر گردن او هیچ نیست». (3) بعد از این سخن امام، مردم دسته دسته از راست و چپ ایشان متفرق شدند. تنها کسانی مه از مدینه با آن حضرت همراه شده بودند با گروهی کمی از کسانی که بین راه به امام ملحق شده بودند برای یاری امام باقی ماندند. (4) آن شب را امام در آنجا اقامت گزیدند و سحرگاه به یاران امر فرمودند که هرچه بخواهند آب بنوشند و از آن بردارند. (5) «دینوری» می گوید: « همراه امام نماندند مگر خواص ایشان» (6) و در مروج الذهب آمده است: « پانصد نفر سواره و صد نفر پیاده، همه همراه امام بودند، بعد از این خبر جز عده کمی با امام نماندند.» (7) ناگفته نماند که این اولین باری است که امام (علیه السلام) دم از انصراف می زند و تنها جایی است که امام از روی نوشته مطلبی را برای مردم قرائت می کنند. آیا این گونه برخورد حضرت گویای نهایت انزجار از امت نابخرد نیست؟!
------------------------------------------------------------------
1- معجم البلدان، ج 3، ص 129
2-  مراصد الاطلاع، ج2، ص 656
3-  مفید ارشاد، ج2، ص 75
4-  بحارالانوار، ج 44، ص 374
5-  الارشاد، ج2، ص 76
6-  الاخبار الطوال، ص 347
7- مروج الذهب، ج 3،ص 256
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ آبان ۹۲ ، ۲۱:۱۵
مجتبی مهرجو


بسم الله

امام (عgلیه السلام) روز سه شنبه، بیست و دوم ذی حجه الحرام به این محل رسیدند.شخصی به نام «ثعلبیه» از قبیله « بنی اسد» اینجا چشمه ای را حفر کرده بود که پس از آن، کاروانیان راه کوفه به مکه در کنار این چشمه اقامت می کردند. در مراصد آمده که در اینجا قریه ای بوده که خراب شده ولی شناخته شده است.(1) در این محل شخصی خدمت امام رسیده و از تفسیر آیه « یَوْمَ نَدْعُو کُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ (2) روزی که هر گروهی را به امامش فرا می خوانیم» پرسیدند. امام فرمود: به امامی که (دیگران را) به هدایت می خواند، گروهی پاسخ می دهند، و به امام و رهبری که ( مردم را) به گمراهی دعوت می کند، نیز عده ای پاسخ می گویند، آنها در بهشت اند و اینها در آتش. به همین سبب خداوند فرمود: « فَرِیقٌ فِی الْجَنَّةِ وَفَرِیقٌ فِی السَّعِیرِ» (3) گروهی در بهشت و گروهی در دوزخ اند».
-----------------------------------------------------------------
1-  مراصد الاطلاع، ج2، ص 664
2-  اسراء، آیه 71
3-  شوری ، آیه 7
امالی الصدوق، ص 93 - قمقام زخّار و صمصام بتّار، ج 1، ص 362 - الامام الحسین و اصحابه، ج 1، ص 166

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ آبان ۹۲ ، ۲۱:۱۴
مجتبی مهرجو

بسم الله





ولایت؛ سربازانی چون تمّار می خواهد...

" تمّار " و "مختار" دو دوستدار ولایت بودند ؛ میثم تمّار , مسلمانى فداکار و شیعه اى وفادار و خالص بود، تمّار مفسر قرآن و عاشق ولایت بود و در زمانی که احساس می کرد باید بسوزد پروانه وار سوخت اما مختار...

اما مختار مردی سیاستمدار و سرداری شجاع بود که لقب کیاست را از علی ع نیز به عنوان سابقه ای مثبت به همراه داشت اما شیوه این دو مجاهد و یار راستین ائمه اطهار در زمان حضرت امام حسین ع نه تنهاجالب توجه و قابل تامل بلکه عبرت انگیز است...
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ آبان ۹۲ ، ۲۱:۱۰
مجتبی مهرجو

بسم الله

  نقش مناظرات ائمه (ع) در اثبات غدیر

چکیده:

مقاله حاضر در پی اثبات این واقعه تاریخی است که، حضرات معصومین «علیهم السلام» در جاهای متعدد و به مناسبت های مختلف در اثبات حقانیّت امیرالمؤمنین «علیه السلام»، از واقعه غدیر بهره جسته و از هیچ فرصتی کوتاهی نکرده اند.

مقدمه:

واقعه غدیرخم و حدیث آن از نظر سند قابل مناقشه نیست و از احادیث متواتر بوده، که همواره مورد احتجاج حضرات معصومین «علیهم السلام» و برخی از صحابه قرار گرفته است و همچنین متجاوز از 100 تن از صحابه آن را روایت کرده اند. علامه امینی در جلد اول کتاب ارزشمند «الغدیر» غیر از آنکه به آن احتجاجات و مناظرات اشاره داشته اند، 110 تن از صحابه را نام برده (1) و مدارک و منابع آن را از اهل سنت آورده اند و 84 تن از تابعین (2) و 360 تن از علماء و روایاتی که طی قرن ها این حدیث را روایت کرده اند، نیز در همان کتاب ذکر کرده است (3) و دانشمندانی، طرق حدیث غدیر را در کتاب های مستقلی آورده اند، از جمله طبری (4) و ابن عقده (5) که هر کدام کتاب مستقلی در این زمینه تألیف کرده اند. مؤلف کتاب ینابیع المودّة از امام الحرمین ابی المعالی جوینی، استاد غزالی نقل می کند که می گوید: در یک مغازه صحافی کتابی در دست صحافی بود که روی آن نوشته بود المجلد الثامن و العشرون فی طرق حدیث الغدیر و یتلوه المجلد التّاسع و العشرون، یعنی جلد 28 در طرق حدیث غدیر و به دنبال آن جلد 29 خواهد آمد.(6)
بنابراین واقعه غدیرخم از قضایای مسلم تاریخ اسلام بوده و در اصل این قضیه بین شیعه و سنی هیچ اختلافی وجود ندارد. چیزی که وجدان های بیدار و صفحات تاریخ را رنج می دهد، توجیه و تفسیر ناروا از این اتفاق میمون و مبارک است. اکثر علمای اهل تسنن برای موجه جلوه دادن قضایایی که در صدر اسلام در سقیفه، برای جامعه اسلامی اتفاق افتاد، خود را به زحمت انداخته و چون نتوانستند اصل قضیه را منکر شوند به توجیه آن پرداختند. تلاش آنها بر این بود که، واقعه غدیر و جملاتی که در آنجا توسط رسول گرامی اسلام «صلی الله علیه و آله و سلم»، به کار برده شد را، به
گونه ای تفسیر کنند تا با حادثه سقیفه در تنافی نباشد.
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ آبان ۹۲ ، ۰۸:۱۹
مجتبی مهرجو

 بسم الله

تاریخ نگاران آورده اند: هنگامی که پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) شریعت خود را بر قبایل عرب عرضه داشت، برخی از آنان گفتند: "اگر ما بر آن چه می‌گویی با تو بیعت کرده و هم پیمان شویم و خدا تو را بر مخالفانت پیروز کند، آیا پس از تو رهبری این امت به دست ما سپرده خواهد شد؟"(1)

آن حضرت پاسخ داد: "این امر به دست خداست و خداوند، آن را به هر که بخواهد، واگذار می‌کند."

خداوند نیز امت اسلامی را پس از رسول خویش رها ننمود و امیر المؤمنین (علیه السلام) را به عنوان وصی آن حضرت برگزید. نبی اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز به دستور الهی در هر فرصت و موقعیت و در میان هر گروه و جماعت و در هر جنگ و نبرد، از این حقیقت پرده بر می‌داشت و با عبارات و کلمات مختلف، این پیام الهی را به دیگران می‌رساند ..(2)

اما در این میان، غدیر از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است.

در غدیر آن چه را که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) از ابتدای بعثت خویش به صورت پراکنده درباره امیر مؤمنان (علیه السلام) فرموده بود، جمع کرده و یکجا بیان نمود.

افزون بر آن، غدیر ویژگی هایی را درخود جای داده که پیش از آن در تبلیغ‌های دیگر آن حضرت نبود:

صراحت کلام پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و روشنی مقصود ایشان: آن حضرت در روز غدیر، به کلام تنها اکتفا نفرمود و در عمل نیز مقصود خود را معرفی نمود. ایشان در همان حال که سخن خود را می‌فرمود، دست علی (علیه السلام) را که در جانب راستش ایستاده بود، گرفته و بالا برد و با این عمل نیز شخص مورد نظر خود را به همگان نشان داد.

نزدیک بودن زمان غدیر به وفات پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم): آن بزرگوار در ضمن خطبه اش فرمود: "من به زودی به سوی پروردگارم دعوت می‌شوم که آن را خواهم پذیرفت..."(3) پوشیده نیست که این گونه سخن در چنین موقعیتی، تأثیر عمیقی بر حاضران گذاشته و حجت را بر همگان تمام و هر عذر و بهانه‌ای را از آنان می‌ستاند.

وقوع غدیر در میان جمعیت بی نظیری از مسلمانان: رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) از مدتی قبل، این حج را به عنوان آخرین حج خویش اعلام فرموده بود. در نتیجه، گروه‌های بسیاری از مسلمانان به مدینه آمدند تا برای آخرین بار همراه پیامبرشان به حج مشرف شوند و عده زیادی نیز در هنگام مناسک به ایشان پیوستند تا از فیض همراهی با رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بهره برند.

سر انجام پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به همراه این خیل عظیم، مناسک حج را به پایان رسانده و راه بازگشت پیش گرفت. هنگامی که آن حضرت به منطقه غدیر خم که محل جدایی راه‌های اهل مدینه از مصریان و عراقیان بود رسید، توقف نموده و به انتظار نشست تا آنان که عقب مانده بودند برسند. هم چنین آن حضرت امر فرمود تا آنان که جلو رفته اند نیز بازگردند. پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) پس از اقامه نماز برخاست و خطبه مهمی ایراد نمود و بدین سان سخن خود را به گوش تمامی آنان رسانید.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ آبان ۹۲ ، ۰۸:۱۴
مجتبی مهرجو

بِسْمِ اللّه الرَّحْمنِ الرَّحیم

الحمد و الثناء
الْحَمْدُ للّه‏ِِ الَّذی عَلا فی تَوَحُّدِهِوَدَنا فی تَفَرُّدِهِ وَجَلَّ فی سُلْطانِهِ وَعَظُمَ فی أَرْکانِهِ، وَأَحاطَبِکُلِّ شَیْءٍ عِلْما وَهُوَ فی مَکانِهِ، وَقَهَرَ جَمیعَ الْخَلْقِ بِقُدْرَتِهِوَبُرْهانِهِ، حَمیدا لَمْ‏یَزَلْ، مَحْمُودا لا یَزالُ وَمَجیدا لا یَزُولُ،وَمُبْدِئا وَمُعیدا وَکُلُّ أَمْرٍ إلَیْهِ یَعُودُ.

بارِئُ الْمَسْمُوکاتِوَداحِى الْمَدْحُوّاتِ وَجَبّارُ الاْءَرَضینَ وَالسَّماواتِ، قُدُّوسٌ سُبُّوحٌ،رَبُّ الْمَلائِکَةِ وَالرُّوحِ، مُتَفَضِّلٌ عَلى جَمیعِ مَنْ بَرَأَهُ،مُتَطَوِّلٌ عَلى جَمیعِ مَنْ أَنْشَأَهُ
.

یَلْحَظُ کُلَّ عَیْنٍوَالْعُیُونُ لا تَراهُ. کَریمٌ حَلیمٌ ذُو أَناةٍ، قَدْ وَسِعَ کُلَّ شَیْءٍرَحْمَتُهُ وَمَنَّ عَلَیْهِمْ بِنِعْمَتِهِ. لا یَعْجَلُ بِانْتِقامِهِ، وَلایُبادِرُ إلَیْهِمْ بِمَا اسْتَحَقُّوا مِنْ عَذابِهِ
.

قَدْ فَهِمَالسَّرائِرَ وَعَلِمَ الضَّمائِرَ، وَلَمْ تَخْفَ عَلَیْهِ الْمَکْنُوناتُ وَلاَاشْتَبَهَتْ عَلَیْهِ الْخَفِیّاتُ. لَهُ الاْءحاطَةُ بِکُلِّ شَیْءٍ وَالْغَلَبَةُعَلى کُلِّ شَیْءٍ وَالْقُوَّةُ فی کُلِّ شَیْءٍ وَالْقُدْرَةُ عَلى کُلِّ شَیْءٍ،وَلَیْسَ مِثْلَهُ شَیْءٌ. وَهُوَ مُنْشِئُ الشَّیْءِ حینَ لا شَیْءَ، دائِمٌ حَیٌّوَقائِمٌ بِالْقِسْطِ، لا إلهَ إلاّ هُوَ الْعَزیزُ الْحَکیمُ
.
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ آبان ۹۲ ، ۱۰:۱۵
مجتبی مهرجو

بسم الله

بخش اول: حمد و ثنای الهی

اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذی عَلا فی تَوَحُّدِهِ وَ دَنا فی تَفَرُّدِهِ وَجَلَّ فی سُلْطانِهِ وَعَظُمَ فی اَرْکانِهِ، وَاَحاطَ بِکُلِّ شَیءٍ عِلْماً وَ هُوَ فی مَکانِهِ وَ قَهَرَ جَمیعَ الْخَلْقِ بِقُدْرَتِهِ وَ بُرْهانِهِ،
حَمیداً لَمْ یَزَلْ، مَحْموداً لایَزالُ (وَ مَجیداً لایَزولُ، وَمُبْدِئاً وَمُعیداً وَ کُلُّ أَمْرٍ إِلَیْهِ یَعُودُ).
بارِئُ الْمَسْمُوکاتِ وَداحِی الْمَدْحُوّاتِ وَجَبّارُ الْأَرَضینَ وَ السّماواتِ، قُدُّوسٌ سُبُّوحٌ، رَبُّ الْمَلائکَةِ وَالرُّوحِ، مُتَفَضِّلٌ عَلی جَمیعِ مَنْ بَرَأَهُ، مُتَطَوِّلٌ عَلی جَمیعِ مَنْ أَنْشَأَهُ.
یَلْحَظُ کُلَّ عَیْنٍ وَالْعُیُونُ لاتَراهُ...


بخش اول: حمد و ثنای الهی

اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذی عَلا فی تَوَحُّدِهِ وَ دَنا فی تَفَرُّدِهِ وَجَلَّ فی سُلْطانِهِ وَعَظُمَ فی اَرْکانِهِ، وَاَحاطَ بِکُلِّ شَیءٍ عِلْماً وَ هُوَ فی مَکانِهِ وَ قَهَرَ جَمیعَ الْخَلْقِ بِقُدْرَتِهِ وَ بُرْهانِهِ،
حَمیداً لَمْ یَزَلْ، مَحْموداً لایَزالُ (وَ مَجیداً لایَزولُ، وَمُبْدِئاً وَمُعیداً وَ کُلُّ أَمْرٍ إِلَیْهِ یَعُودُ).
بارِئُ الْمَسْمُوکاتِ وَداحِی الْمَدْحُوّاتِ وَجَبّارُ الْأَرَضینَ وَ السّماواتِ، قُدُّوسٌ سُبُّوحٌ، رَبُّ الْمَلائکَةِ وَالرُّوحِ، مُتَفَضِّلٌ عَلی جَمیعِ مَنْ بَرَأَهُ، مُتَطَوِّلٌ عَلی جَمیعِ مَنْ أَنْشَأَهُ.
یَلْحَظُ کُلَّ عَیْنٍ وَالْعُیُونُ لاتَراهُ...

ستایش خدای را سزاست که در یگانگی اش بلند مرتبه و در تنهایی اش به آفریدگان نزدیک است؛ سلطنتش پرجلال و در ارکان آفرینش اش بزرگ است. بى آنکه مکان گیرد و جابه جا شود، بر همه چیز احاطه دارد و بر تمامی آفریدگان به قدرت و برهان خود چیره است.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ آبان ۹۲ ، ۰۸:۵۶
مجتبی مهرجو

بسم الله

عید غدیر

ای علی تو نشان هدایت این امتی؛ هر کس تو را دوست بدارد، رستگار شود و هر کس تو را دشمن بدارد، به هلاکت افتد. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)

خداوند پس از غدیر خم برای کسی حجت و عذری باقی نگذاشت.  حضرت فاطمه زهرا (علیهاالسلام)

شب هیجدهم ذیحجه، شب عید غدیر و شب با شرافتى است سیّد در اقبال دوازده رکعت نماز به یک سلام به کیفیتى مخصوص براى این شب با دعائى نقل کرده است. علاقمندان می‌توانند به کتاب اقبال رجوع کنند.

روز هیجدهم روز عید غدیر و عید اللهِ الاکْبَرْ و عید آل محمّد (عَلیهمُ السلام) است و عظیم‌ترین اعیاد است و خداوند مبعوث نفرموده پیغمبرى را مگر آن که این روز را عید گرفته است و حرمت آن را دانسته است. روز عید غدیر نامش در آسمان روز عهد معهود است و نامش در زمین روز میثاق مَاخوذ و جَمع مَشهُود است.

در روایتی آمده که از امام صادق (علیه‌السلام) پرسیدند که آیا مسلمانان غیر از جمعه، عید قربان و عید فطر، عید دیگری دارند. امام فرمود بله عیدى هست که از همه اینها احترامش بیشتر است. آن روزى است که رسول خدا (صَلَّى اللهِ عَلِیهِ وَ آله) امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) را به جانشینی خود معرفی کرد و فرمود که هر کس من مولا و آقاى اویم پس على مولا و آقا و پیشواى اوست و آن روز هیجدهم ذى الحجّه است.

راوى از امام پرسید: در آن روز چه اعمالی باید انجام داد؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ آبان ۹۲ ، ۰۸:۵۵
مجتبی مهرجو