روح الله مهرجو استاد دانشگاه و کارشناس ارتباطات و پژوهشگر حوزه اجتماعی

روح الله مهرجو استاد دانشگاه و  کارشناس ارتباطات و پژوهشگر حوزه اجتماعی

این وبلاگ کاملا شخصی می باشد
mehrjoor.ir

بایگانی
آخرین نظرات

۶۳۱ مطلب با موضوع «خبر» ثبت شده است


بسم الله

یکی از ارکان سفره شب یلدا، میوه هندوانه است که همیشه به شیوه های جذابی تزیین می شود،
 اما چرا هندوانه؟!
هندوانه یادآور گرمای تابستان و حرارت است. باور بر این است، اگر مقداری هندوانه در شب یلدا بخورید در سراسر زمستان طولانی، سرما و بیماری بر شما غلبه نخواهد کرد و این باور، با خواص هندوانه که سرشار از ویتامین های A و B و C می باشد مطابقت دارد.

برای مراسم شب یلدا حضور یک هندوانه قرمز امری واجب و ضروریست که نمی توان منکرش شد. ولی شاید قاچ کردن معمولی و گذاشتن برشها توی یک سینی و یا کاسه خیلی تکراری باشد، چرا که همه ما دوست داریم سفره شب یلدایی متفاوت و باسلیقه داشته باشیم . در این مقاله سعی کردیم با پیشنهاد چند مدل برای تزیین هندوانه شب یلدا آنها رو از اون شکل تکراریشون خارج کنیم.
 
 
 
 
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ دی ۹۲ ، ۰۸:۳۴
مجتبی مهرجو

بسم الله

گروه اینترنتی درهم | www.darhami.com
گروه اینترنتی درهم | www.darhami.com

گروه اینترنتی درهم | www.darhami.com
به صد یلدا الهی زنده باشی ************** انار وسیب وانگورخورده باشی
اگریلدای دیگرمن نباشم تو باشی وتو باشی وتو باشی
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ دی ۹۲ ، ۰۸:۳۱
مجتبی مهرجو

بسم الله

محمد بن عبدالوهاب

در مقاله قبلی از ابن تیمیه و افکارش گفتیم که برای شناخت فرقه گمراه کننده وهابیت لازم می‎نمود. گفتیم که افکار ابن تیمیه از همان روزهای نخست از سوی اندیشمندان و علمای شیعه و سنی مورد نقد قرار گرفت و در این زمینه کتاب‎های بسیاری نگاشته شد.

اما متاسفانه پس از گذشت حدود 5 قرن از ابن تیمیه، آراء و افکار وی توسط فردی به نام محمدبن عبدالوهاب (که از علمای بزرگ عربستان سعودی بوده)، از انزوا بیرون آورده شد و موجی از تفرقه را بین مسلمانان ایجاد نمود و باعث کشتاری شدید بین ایشان شد.

ترویج آراء ابن تیمیه از سوی محمدبن عبدالوهاب (که عنوان مکتب وهابیت را به خود گرفت) باعث حمله وهابیون با پشتیبانی سیاسی – نظامی شیوخ برخی از قبایل "نجد" به مناطق مسلمان‎نشین حجاز، عراق، شام و یمن، در دهه‎های نخست قرن 13 هجری و قرن 19 میلادی شد.

در دورانی که انگلیسی‎ها، فرانسوی‎ها، روس‎های تزار و آمریکایی‎ها چشم طمع به کشورهای اسلامی دوخته بودند؛ محمدبن عبدالوهاب مسلمانان را به جرم "شفاعت‎خواهی از پاکان" و "زیارت قبور اولیاء خدا" مشرک و بت‎پرست و واجب القتل! معرفی کرد و اعراب بادیه‎نشین را برانگیخت که مناطق سنی‎نشین و شیعه‎نشین حجاز، عراق، شام و یمن را به خاک و خون بکشند و اموال مسلمین را به عنوان غنیمت جهاد با کفار به غارت برند!

نکته عجیب و غیرقابل هضم در این جریان، مسئله فتوای محمدبن عبدالوهاب (به عنوان یک فقیه مسلمان) به تکفیر مسلمانان جهان و تشویق و ترغیب پیروان خویش به قتل و غارت فجیع آنان به اتهام شرک و بت‎پرستی است که صحنه‎ای جانگداز در طول دو قرن اخیر پیش آورده است.

محمد بن عبدالوهاب در دوران تحصیل در مدینه، گهگاه مطالبی بر زبانش جاری می‌شد که از عقایدی خاص حکایت داشت، چندان که اساتید وی نسبت به آینده‌اش نگران شده و می‌گفتند: اگر این فرد به تبلیغ بپردازد گروهی را گمراه خواهد کرد.

وی در کتاب کشف الشبهات می‎نویسد: «کسانی که فرشتگان و پیامبران و اولیاء الله را شفیع قرار داده، و به وسیله آنها نزد پروردگار تقرب می‎جویند، خونشان حلال و قتل آنان جایز است.»(1)

خشونت و قساوتی که در ذات این فرقه نهفته و مظاهر آن در ترورها و سر بریدن‎های فجیع شیعیان در پاکستان و افغانستان است؛ باور نکردنی است.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ دی ۹۲ ، ۰۸:۱۳
مجتبی مهرجو

بسم الله

حضرت فاطمه

چهل سال پیش من گرفتاری داشتم، یکی از اولیا خدا در کربلا به من فرمودند: به حضرت نرجس خاتون متوسل شوید، چرا که ...


آیت‌الله مجتهدی در درس اخلاقشان فرمودند:

بهترین وسیله رسیدن به خدا اهل بیت هستند. چهل سال پیش من گرفتاری داشتم، یکی از اولیا خدا در کربلا به من فرمودند: «به حضرت نرجس خاتون مادر امام زمان متوسل شوید، ایشان چون مادر ولی وقت ما هستند به فرزندشان می‌فرمایند که پسرم، این شخص به من متوسل شده خواسته‌اش را بده هزار صلوات یا یک ختم قرآن نذر ایشان کن تا گرفتاریت برطرف شود.»

آقای الهی واعظ از قول بنده این مطلب را بر روی منبر نقل کرده بودند، شخصی پیش من آمد و گفت: «آقا من این کار را کردم و فورا حاجتم را گرفتم.»

«یا مَن لا یَشغَلُهُ الحاجُ المُلِحینَ»: ای خدایی که الحاح ملحین تو را مشغول نمی‌سازد.» یعنی ای خدایی که اگر همه عالم تو را صدا بزنند و همه بگویند یا الله، تو پاسخ همگی‌شان را می‌دهی و به سخنانشان گوش می‌دهی، ای خدا، این چند دعا را درباره ما مستجاب کن.

یک: مرا موفق به انجام نوافل گردان.

دو: مرا موفق به دانستن مسائل شرعی‌ام برگردان.

سه: نزدیک‌ترین وسیله رسیدن به خودت را به من نزدیک کن. 

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ دی ۹۲ ، ۰۸:۱۱
مجتبی مهرجو


بسم الله

امام حسن مجتبی (ع)

1- از حضرت امام حسن علیه السلام پرسیده شد که بردباری یعنی چه؟ فرمودند: بردباری عبارت از فرو بردن خشم و اختیار خودداشتن است. (تحف العقول، ص 227)

2- از حضرت پرسیده شده بزرگواری چیست؟ فرمودند: احسان به قبیله و تبار و تحمل خسارت و جرم آنها. (تحف العقول، ص 227)

3-از امام علیه السلام پرسیده شد که جوانمردی یعنی چه؟ فرمودند:جوانمردی عبارت است از حراست دین، و عزت نفس، و بانرمش برخورد نمودن و بررسی عملکرد خویش، و پرداخت حقوق و دوستی نمودن با مردم. (تحف العقول، ص 227)

4- از امام حسن علیه السلام معنای کرامت و بزرگ منشی را پرسیدند؟فرمودند: بخشش پیش از خواهش و اطعام در هنگام قحطی.

5- امام علیه السلام فرمودند: «ای بندگان خدا» بدانید که خداوند شما رابیهوده نیافریده است، و بحال خود رها ننموده، مدت عمرتان را نوشته، و روزی شما را بینتان قسمت کرده تا هر خردمندی قدر و ارزش خود را بداند و بفهمد جز آنچه مقدر شده هرگز به او نمی رسد. (تحف العقول، ص 234)

6- امام مجتبی علیه السلام فرموده است: به تحقیق خداوند روزی شما رابر عهده گرفته است، و شما را برای بندگی فراغت بخشیده و به شکرگزاری تشویق نموده است و نماز را بر شما واجب فرموده و به پرهیزکاری توصیه فرموده است. (تحف العقول، ص 234)

امام حسن علیه السلام فرمود: چنان برای دنیایت تلاش کن که گویاهمیشه زنده ای، و چنان برای آخرتت تلاش کن که گوئی فردامرگت فرا می رسد
7- امام مجتبی علیه السلام فرموده است: پرهیزکاری در بازگشت «به سوی خدا» و سررشته هر حکمت، و شرافت هر کار است، وهر کس از پرهیزکاران به کامیابی رسید به وسیله تقوا بوده است. (تحف العقول، ص 234)

8- امام مجتبی علیه السلام فرمود: هیچ قومی مشورت نکرد مگر اینکه به ترقی و تکامل راه یافت. (تحف العقول، ص 236)

9- امام حسن علیه السلام: در تفسیر آیه شریفه «وقفوهم انهم مسئولون » فرموده اند: به تحقیق «روز قیامت » هیچ بنده ای قدم از قدم برنمی دارد مگر اینکه نسبت به چهار چیز مورد بازجوئی و پرسش قرار می گیرد:

1- از جوانی اش که در چه راهی مصرف نموده.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ آذر ۹۲ ، ۰۸:۳۰
مجتبی مهرجو

بسم الله
آیت الکرسی


در دائرة المعارف تشییع 1 درباره «آیة‌الکرسی» آمده است: در قرآن مجید، دو آیه هست که احادیث بسیاری در بیان عظمت آن‌ها از رسول اکرم صلی الله علیه و آله و ائمه اطهار علیهم السلام وارد شده است، این دو آیه عبارتند از: آیه نور و آیة‌الکرسی.


ابوالفتوح رازی می‌نویسد:

ابی‌بن‌کعب گفت: رسول خدا صلی الله علیه و آله پرسید: کدام آیت در کتاب خدا عظیم‌تر است یا ابا المنذر؟ من گفتم: خدا و رسول او اعلم‌اند، دوباره پرسید تا سه بار، من گفتم: خدا و پیغمبرش اعلم‌اند، در آخرین مرتبه گفتم : آیة‌الکرسی؟ رسول اکرم صلی الله علیه و آله دست بر سینه من نهاد و گفت : «هنیئاً لک یا ابا المنذر».

نیز می‌نویسد :علی علیه السلام از رسول اکرم صلی الله علیه و آله نقل کرده است: قرآن والاترین کلام‌هاست و سوره بقره، سرور قرآن و آیة‌الکرسی سرور سوره بقره. در آیة‌الکرسی پنجاه کلمه است و در هر کلمه پنجاه برکت.

ملاصدرا در مقدمه تفسیری که درباره آیة‌الکرسی نوشته خبری به این مضمون نقل می‌کند که اسم اعظم الهی در آیة‌الکرسی و اوّل سوره آل عمران است، ملاّ فتح‌اللّه کاشانی بیست حدیث در فضیلت آیة‌الکرسی نقل می‌کند از جمله می‌نویسد: امیرالمۆمنین علیه السلام روایت کرده که رسول اکرم صلی الله علیه و آله را دیدم که بر بالای منبر فرمود: هر که آیة‌الکرسی را در عقب هر نماز واجب بخواند هیچ چیز او را از بهشت منع نکند و بر این مواظبت نکند مگر صدّیقی یا عابدی.

آیت الکرسی

«کرسی» به تعبیر قرآن مجید، کما بیش مانند عرش است به این معنا که هر دو، دو معنی دارند: یکی تخت و سریر و دیگری علم و عظمت و قدرت الهی و کرسی در آیة‌الکرسی به همین معنای اخیر است.

«آیة‌الکرسی» آیه 255 سوره بقره است که اوّل آن «اللّه لا اله الاّ هو…» و آخر آن «و هو العلی العظیم» می‌باشد، ولی در قرون اخیر دو آیه بعدی را که از «لا اکراه فی الدین … » شروع و به «هم فیها خالدون» ختم می‌شود را جزو آن گرفته‌اند؛ امّا چون در احادیث اشاره به «پنجاه کلمه» و «یکصد و هفتاد حرف» شده، نیز با توجّه به اینکه «کرسی» در همان آیه 255 سوره بقره آمده و معنای این دو آیه موقوف بر هم نیست؛ لذا صحیح آن است که همان آیه را به تنهایی آیة‌الکرسی به حساب آوریم. در بحارالأنوار هم در حدیثی که از امالی شیخ طوسی نقل می‌کند، تصریح دارد که حضرت علی علیه السلام آیة‌الکرسی را از «الله لا اله …» آغاز و به «هو العلی العظیم» ختم کرد.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ آذر ۹۲ ، ۰۸:۲۸
مجتبی مهرجو

 بسم الله

تهران - کتاب «آخرین وحشت آفرین» که اثری داستانی درباره زندگی «ناصر مقدم» آخرین رییس سازمان اطلاعات و امنیت رژیم پهلوی است، از سوی مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر و راهی بازار کتاب شد.

به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا، کتاب «آخرین وحشت آفرین» عنوان تازه ترین اثر داستانی منتشر شده از سوی مرکز اسناد انقلاب اسلامی در قالب مجموعه کتاب های «دانستنی های انقلاب اسلامی برای جوانان» است که با موضوع زندگی ناصر مقدم آخرین رئیس کل ساواک رژیم پهلوی و آجودان مخصوص محمد رضا پهلوی نوشته شده است.

این کتاب که تالیف قلم حبیب الله مهرجو است، تلاش کرده در قالب یک اثر داستانی و البته از زبان شخص ناصر مقدم به توصیف زندگی و فعالیت هایش در دوران حضور در ساواک و نیز ارتش شاهنشاهی بپردازد. این کتاب با روایتگری مقدم از تولد تا حضورش در دانشکده افسری آغاز می شود و در ادامه ماجرای ورود وی به ساواک تا رسیدنش به ریاست اداره کل سوم ساواک و تاسیس کمیته مشترک ضد خرابکاری را بازگویی می کند.

چگونگی ارتباط گیری سازمان CIA با مقدم و تلاش این سازمان برای ارتقاء درجه نظامی و پست کاری وی به قائم مقامی ساواک و نیز چرایی استعفای وی از این مقام و انتصاب مقدم به عنوان ریاست ساواک در خرداد ماه 57 تا نحوه دستگیری و اعدام وی از دیگر موضوعاتی است که این کتاب به آنها توجه نشان داده است و سعی کرده در کنار آن ساخت قدرت سیاسی و نظامی در دوران پهلوی دوم را به تصویر بکشد.

کتاب «آخرین وحشت آفرین» با شمارگان 2500 نسخه و قیمت 2600 تومان از سوی انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ آذر ۹۲ ، ۱۴:۳۰
مجتبی مهرجو








خاطره‌گویی و خاطره‌نویسی پیشینه‌ای طولانی در تاریخ بشر دارد، اما در دوران اخیر شاهد رواج و گسترش بیشتر آن هستیم. نهضت ملی شدن نفت یکی از حوادث مطرح در تاریخ معاصر ایران می‌باشد که از منظر فعالان سیاسی، تعابیر و بیانهای گوناگونی یافته است که نتیجه آن فراهم شدن مجموعه‌ای بسیار غنی از مواد اولیه تاریخ‌نگاری بوده است. با این همه ارائه تصویری درست از نهضت و مشخص کردن سهم هر کدام از گروههای فعال در این واقعه، نقد و روایتهای مختلفی را می‌طلبد تا انگیزه‌ها، اهداف و نوع فعالیت هر گروه در جریان مذکور روشن شود. در نهضت ملی شدن نفت افراد و گروههای مختلف با افکار و گرایشهای سیاسی گوناگونی مشارکت داشته‌اند که بازشناسی و معرفی چهره حقیقی آنان از ملزومات تاریخ‌نگاری نهضت ملی است.

در این میان یکی از افرادی که در مسئله ملی شدن صنعت نفت مطرح گردید دکتر مظفر بقایی می‌باشد. چهره و شخصیت وی مشخصات بارزی دارد که گروهی را به دشمنی مفرط وگروهی را به دوستی شدید، کشانده است. آنچه از حوادث و رویدادهای آن دوره باقی مانده است چیزی جز خاطرات غبار گرفته شاهدان آن نیست. یکی از راههای بررسی و عملکرد مظفر بقایی بازخوانی خاطرات یکی از نزدیکان و محرمان وی یعنی مرحوم مرتضی کاشانی است. خاطرات ایشان به عنوان یکی از فعالان سازمان نگهبانان آزادی و حزب زحمتکشان که سمتهایی از جمله رئیس کمیسیون تفتیش، عضویت در هیئت اجرائیه حزب زحمتکشان در تهران به رهبری مظفر بقایی را برعهده داشت و همچنین ارتباط بسیار نزدیک وی با مظفر بقایی می‌تواند زمینه‌ساز آشنایی با فضای آن دوره و آشکارکننده گوشه‌ای پنهان از تاریخ این مقطع باشد.


کتاب حاضر نخستین پژوهشی است که بر مبنای اسناد مرحوم مرتضی کاشانی صورت گرفته است و ابعاد جدیدی از تحولات سیاسی جامعه را در معرض داوری عموم قرار می‌دهد و بدین‌سان تاریخ‌نگاری معاصر ایران را غنای بیشتری می‌بخشد. لازم به ذکر است که کتاب خاطرات و اسناد مرتضی کاشانی توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی در سال 1390 به زیور طبع آراسته گردید. با توجه به آشنایی‌ای که با جناب آقای مهرجو تدوینگر خاطرات مرتضی کاشانی داشتم با ایشان تماس گرفته درخواست ملاقات نمودم. بدین منظور مصاحبه‌ای با ایشان صورت گرفت؛ باشد که مورد قبول خوانندگان قرار گیرد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ آذر ۹۲ ، ۱۴:۲۶
مجتبی مهرجو

بسم الله    

 بررسی نقد و کاربرد آن در تاریخ شفاهی


به گزارش سایت تاریخ شفاهی ایران؛ سومین بخش نشست تخصصی تاریخ شفاهی با حضور مورخان، پژوهشگران، و دانشگاهیان با محوریت «نقد و کاربرد آن در تاریخ شفاهی» عصر امروز (یازدهم بهمن سال 90) در ساختمان مشروطه کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای  اسلامی برگزارشد.
در این بخش  دکتر مرتضی دهقان نژاد، استاد دانشگاه اصفهان، ابوالفضل حسن آبادی و رحیم نیکبخت اعضای هیات رئیسه هفتمین همایش تخصصی تاریخ شفاهی را تشکیل دادند. در جلسه «نقد و کاربرد آن در تاریخ شفاهی»، آقایان غلامرضا آذری خاکستر مقاله‏ای با عنوان «مرز میان خاطره و تاریخ شفاهی در تدوین کتاب‏های ‏جنگ»، حبیب الله مهرجو مقاله‏ای درباره «حدود ویرایش در تاریخ شفاهی» و دکتر مهدی ابوالحسنی مقاله‏ای با عنوان «معرفی، تحلیل و نقد کتاب خاطرات عزت شاهی» ارایه دادند.
پیش از ارایه مقالات پژوهشگران و محققان حوزه تاریخ شفاهی در بخش سوم، آقای محمدرضا فیروزکوهی مقاله خود با «تجزیه و تحلیل در تدوین تاریخ شفاهی با رویکرد جدید در تحقیق کیفی» را که در نوبت صبح پیش بینی شده بود ولی به دلیل ضیق وقت ارایه نشد، در فرصت بعد از ظهر ارایه کرد.



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ آذر ۹۲ ، ۱۴:۲۳
مجتبی مهرجو


بسم الله

راهی برای ترک قسم دورغ خوردن!

دروغ

هر حرفی که می زنند یک قسم چاشنی آن می کنند تا اعتماد دیگران را بیشتر به خود جلب کنند. اصلاً قسم خوردن ورد زبانشان شده. حتی زمانی که احتیاج به اثبات حرفشان نیست هم بدون هیچ دلیلی قسم می خورند در حالی که روایت های اسلامی زیادی وجود دارد که در آنها تأکید شده که قسم را خوار و بی ارزش نکنید ولو برای اثبات حرف راست. وقتی کسی خودش طوری رفتار کند که دیگران تا اندازه ای به او اعتماد داشته باشند، دیگر نیازی به قسم خوردن نیست؛ چه برسد به اینکه به این کار عادت کند و برای هر حرفی خدا و پیامبر را شاهد بگیرد. قسم دروغ جای خودش را دارد و از گناهان کبیره است.

 

انگیزه‌های دروغ و ریشه‌های آن

دروغ با انگیزه‌های فراوانی چون دشمنی، حسادت، تامین منافع دنیوی، طمع یا عادت انجام می‌شود که می‌توان یکی از عوامل آن را ضعف نفسانی دانست، به عبارت دیگر دروغ کار انسان‌های ضعیف و ترسو است و انسان قوی و شجاع دروغ نمی‌گوید، زیرا نیازی به استفاده از‌ این روش غلط ندارد؛ همانطوری که در روایتی از پیامبر گرامی‌اسلام سرچشمه دروغ ضعف شخصیت و عقده حقارت شمرده شده است: لایَکْذِبُ الْکَاذِبُ إِلَّا مِنْ مَهَانَةِ نَفْسِهِ [1]‏

کسی دروغ نمی‌گوید مگر به خاطر بی‌ارزش بودن خودش در نظر خویش و می‌توان مهمترین انگیزه دروغ‌گویی را ضعف‌ ایمان و اعتقاد دانست، چرا که اگر دروغگو به علم و قدرت خداوند و وعده‌های او اعتماد کافی داشته باشد هرگز برای رسیدن به اموال دنیا یا تحصیل جاه و مقام دروغ نمی‌گوید و موفقیت خود را در دروغ‌گویی نمی‌بیند، از فقر نمی‌ترسد و از پراکنده شدن مردم و بر باد رفتن نفوذ اجتماعی خود هراس ندارد و مقام و قدرت را از سوی خدا می‌داند و برای حفظ آن به دروغ متوسل نمی‌شود.[2] و این از نشانه های غریبی و فراموشی خداوند است!‏ همانطوری که امام علی علیه‌السلام می‌فرماید: جَانِبُوا الْکَذِبَ فَإِنَّهُ مُجَانِبٌ لِلْإِیمَانِ الصَّادِقُ عَلَى شَفَا مَنْجَاةٍ وَ کَرَامَةٍ  وَ الْکَاذِبُ عَلَى شَرَفِ مَهْوَاةٍ وَ مَهَانَة [3].

از دروغ بر کنار باشید که از ایمان فاصله دارد، راستگو در مسیر نجات و بزرگوارى است اما دروغگو بر لب پرتگاه هلاکت و پستى قرار گرفته است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ آذر ۹۲ ، ۰۷:۲۴
مجتبی مهرجو