چرا تتلو غافلگیرمان کرد؟
روحالله مهرجو- 22 شهریور ماه «امیرحسین مقصودلو» معروف به تتلو ، که داعیه دار رپ خوانی است و در ترکیه ساکن است، از طرفدارانش خواست که برای انتشار آهنگ جدیدش13 میلیون کامنت در اینستاگرام درج کنند. اگرچه 13 میلیون عدد فوق بزرگی است و تا کنون در دنیا سابقه نداشته است و آخرین رکورد ثبت شده
9 میلیون برای یک خواننده خارجی است، اگر
چه کسی تصور نمیکرد که این اتفاق رخ دهد؛ اما در کمال ناباوری نه تنها این عدد محقق شد بلکه در نهایت به بیش از 16 میلیون کامنت یا همان نظر زیر پست او درج شد. این در حالی بود که آبان ماه سال گذشته صفحه تتلو به دلیل انتشار مطالبی با مضموم خشنونت علیه زنان و به درخواست کاربران توسط اینستاگرام تعطیل شد. حالا در نزدیکیهای سالگرد این اتفاق صفحه 2 میلیون فالووری این فرد دست به چنین اقدامیمیزند. هیچ کس انتظار نداشت که این اتفاق رخ دهد و این میزان جمعیت در انتظار شنیدن آلبوم جدید تتلو هستند. سالها پیش برخی از افراد از ارتباط نگرفتن نسل جدید با موسیقی سنتی و پاپ آن زمان سخنهایی به میان میآورند اما هرگز گمان نمیرفت که روزی یک نفر که شاید برخی نمیخواهند حتی نام خواننده و هنرمند را بر او بگذارند، بتواند این میزان کامنت را درخواست و البته به ثبت برساند. همین مساله باعث شده که بسیاری از افراد به دنبال این باشند که چرا چنین اتفاقی رخ داده است؟ این 16 میلیون نفر از کجا آمدهاند و
چه میخواهند؟ این 16 میلیون نفر را چه افرادی و با چه سنینی تشکیل میدهند؟
بدون تردید برای رسیدن به سوالهای بیشماری که در ذهن داریم به کاری علمی و دقیق نیازمندیم تا بتوان مخاطبان را شناخته و پاسخ پرسشهای خود را بیابیم و مسئلهای نیست که بتوان به سادگی از آن عبور کنیم. نگاهی گذرا به کامنتهای درج شده نشان میدهد که نوجوانان و جوانان کم و سن و سال بیشترین قشری هستند که برای تتلو کامنت گذاشتند. البته در میان سیل تعریف و تمجیدها، انتقاداتی هم با لحنهای مختلف دیده میشود، یکی به نیش و کنایه، دیگری به دشنام و البته نقدهای متشخصانه نیز دیده میشود.
بدون شک میشود از این تعداد موارد تکراری، کامنتهایی که از سوی صفحههای تجاری که برای جذب مخاطب در همه صفحهها حضور دارند و البته ایرانیهای خارج از کشور را کاست و بخشی از نظرات را در نقد و بررسی این اتفاق از نظر دور داشت اما باز هم حجم قابل توجهی از افراد باقی میمانند.
برخی از افراد این رویداد را نوعی دهن کجی قشر جوان و نوجوان به پدران و آموختههای پیشین میدانند، اما نگارنده این سطور به این مساله معتقد نیست و سطحی شدن جامعه را دلیل این اتفاق میپندارد.
به عبارت دیگر وقتی تیراژ روزنامهها، مجلات، کتابها و حتی برنامههای فرهنگی کاهش مییابد و کار علمی عمیق حساب شده انجام نمیشود و مدارس نه تنها کیفی نشدند بلکه کیفیت گذشته خود را از دست دادند، سطحی نگری باب شده و ارتباط گرفتن با آثار هنری عمیق دشوار میشود. در این حالت هنرهایی که فاقد اصالت هستند و از پشتیبانی فکری قابل قبولی نیز برخوردار نیستند، در صدر توجه مخاطبان قرار میگیرند. چرا که نسل جدید به دلیل علاقمندی که به کپسوله کردن هرچیز پیدا کرده اهل مطالعه و تفکر در بلند مدت نیست و ترجیح میدهد که مطالب را کوتاه ببیند و همین مساله باعث میشود که شبکه اجتماعی اینستاگرام که عکس محور و کلیپ محور است، با اقبال قابل توجهی مواجه شود. نگاهی به سیر چاپ کتاب از انقلاب صنعتی به این سو نشان میدهد که حتی قطر کتابها هم کاهش یافته است. به قول ویل دورانت که در مقدمه کتاب قهرمانان تاریخ آورده است، زمانی مردم به کتابهای قطور علاقمند بودند اما با انقلاب صنعتی و به وجود آمدن سینما، تلویزیون و رادیو به کتابهای کم حجم بیشتر علاقه نشان دادند چرا که دستاوردهای انقلاب صنعتی باعث شده بود وقت مطالعه به موارد فوق اختصاص یابد و به همین دلیل است که میبینیم دورانت نگران اثر سترگش تاریخ تمدن میافتد و به دنبالهالیوودی کردن آن میرود. این مساله امروز با وجود اینترنت و فضای مجازی شدت بیشتری یافته است به طوری که برخی فضای مجازی را قاتل مطالعه میدانند چرا که در هنگام گشت و گذار در فضای مجازی، گذر زمان احساس نمیشود به مانند زمانی که در مطالعه یک اثر درخشان چون جنگ و صلح و یا پیرمرد و دریا غرق شدهایم.
بنابراین برای جلوگیری از هجوم یکباره قشر نوجوان به سمت هنرهای بی محتوا باید به تفکر آنان عمق بخشید و تحقق این مهم در گرو افزایش کیفیت برنامههای آموزشی در مدارس و دانشگاهها، تقویت فرهنگ کتابخوانی و حمایت همه جانبه از کتابخانههای عمومی، تولید انواع برنامههای مناسب در صدا و سیما و اکران فیلمهای پرمحتوا است. نباید از یاد ببریم که مساله تنها به گوش دادن به یک آهنگ کم محتوا ختم نمیشود که اضمحلال ذهنی و فکری داشته باشد بلکه نوجوانان و جوانان را به سمت مصرف مواد مخدر و مشروبات الکی نیز سوق میدهد و این مساله دغدغه اصلی است که میتوان از اقبال به نوع موسیقیها و افرادی که به خواننده رپ مشهور هستند، داشت. حتی این نوع موسیقی، آرایش و رفتار و گفتار را میتوانیم مصداق واقعی شبیخون فرهنگی بدانیم که نسبت به آن بی تفاوت بودیم. بنابراین از همین امروز باید اقدامات فرهنگی مناسب را که در بالا ذکر شد به کار بگیریم و فراموش نکنیم که نهی کردن و خطابه خواندن برای قشری که جذب این نوع رویدادها میشوند، کافی نیست و باید خوراک فکری سالم متکی به فرهنگی اسلامی ایرانی را برای نسل امروز به خوبی فراهم کنیم که خودشان فرهنگهای غلط را پس بزنند و آن را قبول نکنند.