"مبارزه با غلو"
باسمه تعالی
یکی از انحرافاتی که در ادیان مختلف وجود داشته و موجبات گمراهی برخی پیروان آنان را پدید آورده است، غلو (1) در مورد اولیای آن دین میباشد. در مواردی جایگاه و مقام اولیای برخی ادیان در حد خدایی بالا برده شده است. این مسئله در دین اسلام و مذهب تشیع نیز سابقه داشته و افراط در مقام ائمه و خدا دانستن آنان در مواردی صورت پذیرفته است. اما آنچه اهمیت دارد آن است که اولیای یک دین در مواجهه با غلو و افراط در مقام آنان چه واکنشی نشان دادهاند.
ماجرای زیر که برگرفته از زندگانیپیشوای دهم شیعیان، امام هادی (علیه السلام) است، نمونهای از برخورد امامان شیعه با این پدیده انحرافی است:
یکی از پایهگذاران عقاید انحرافی، علی الخصوصغلو در زمان امام هادی (علیه السلام)، فردی به نام "علی بن حسکة" بود. او با هدف گمراه ساختن افراد ساده لوحی که قادر به تشخیص حق از باطل نبودند و نیز جلب منافع شخصی از طریق جمع کردن مردم به دور خود، مطالب باطلی را به عنوان عقاید شیعی مطرح میکرد! بدعتها و اندیشههای باطلی که از جانب وی ترویج میشد، عبارت بودند از:
الف/ امام هادى (علیه السلام) پروردگار، خالق و مدبر هستی است.
ب/ ابن حسکه پیامبر است و از طرف امام هادى (علیه السلام) براى هدایت مردم مبعوث شده است.
ج/ تمام واجبات اسلامى از جمله زکات،حج و روزه از عهده کسی که پیرو او باشد برداشته شده است.
این موارد در نامه یکی از اصحاب امام هادی (علیه السلام) که به محضر آن حضرت نوشته بود، دیده میشود:
"مولاى من فدایت شوم؛ "على بن حسکه" ادعا دارد که از دوستان شماست و شما همان خدای اول و قدیم عالم هستید و او واسطه و پیامبر از طرف شماست و شما او را به نشر این عقاید مأمور کردهاید. او معتقد است که نماز، زکات، حج و روزه و تمام واجبات برای شناخت و معرفت به شما و شناخت کسانى چون ابن حسکه است که مدعی بابیت (2) و نبوتاند! و از این جهت او خود را مؤمن کاملی میشمارد که دیگر تکالیفی چون نماز، روزه و حج از او برداشته شده است و میگوید معنی همه شرایع دین همان است که شما فهمیدهاید. پس مردم زیادى به او گرویدهاند، اگر مصلحت بدانید، بر دوستانتان منت بگذارید و پاسخی بفرمایید تا ایشان را از گمراهى و هلاکت نجات دهد." (3)
اما در مقابل مطالب انحرافی ابن حسکه، امام هادی (علیه السلام) ضمن تاکید بر جایگاه اسلامی احکامی چون نماز، زکات، روزه، حج و ولایت، بیزارى کامل خود را از او اعلام فرمود و دستور مخالفت و طرد و برخورد با وى و پیروانش را صادر کرد. این موضوع در پاسخ آن حضرت به نامه فوق به صراحت آمده است:
"ابن حسکه که لعنت خدا بر او باد، دروغ میگوید؛ همین قدر بدان که من او را از زمره دوستان خود نمىدانم. او را چه شده است؟ خدا او را از رحمتش دور کند! به خدا سوگند که خداوند محمد (صلى الله علیه و آله و سلم) و پیامبران پیش از او را مبعوث نکرده است مگر به دین پاک و نماز، زکات، روزه، حج و ولایت؛ و حضرت محمد (صلى الله علیه و آله و سلم) مردم را جز به خداى یکتایى که بىشریک است دعوت نکرد و همچنین ما جانشینان از فرزندان او بندگان خداییم، چیزى را شریک او نمىدانیم. اگر از او اطاعت بکنیم مورد رحمت قرار میگیریم و اگر نافرمانى کنیم، ما را کیفر مینماید. ما حجتى بر خدا نداریم [هیچ عذری در مقابل خدا نداریم]، بلکه او بر ما و بر همه مخلوقاتش حجت دارد. من از کسى که آن ادعا را دارد بیزارم و از چنان سخنان باطلی به خدا پناه مىبرم. شما نیز آنان را طرد کنید، خداوند آنها را از رحمت خود دور گرداند، و آنان را در تنگنا قرار دهید..." (4)
(برگرفته از کتاب "زندگانی امام هادی (علیه السلام)"، تالیف: "حجت الاسلام و المسلمین باقر شریف القرشی" (3) (با برخی تغییرات و اضافات))
فرارسیدن 15 ذیحجه، سالروز ولادت
مقتدای پرهیزکاران و حجت خدا بر بندگان،
پیشوای دهم شیعیان،
حضرت امام علی بن محمد الهادی (علیه السلام)
را به همه مسلمانان جهان، خصوصا شما دوست عزیز تبریک عرض مینماید.