اگر مقامات معنوی می خواهیم مناجات شعبانیه بخوانیم!
بسم الله
یکی از نغزترین، معروفترین و زیباترین ادعیه، «مناجات شعبانیه» است که به روایت «ابن خالویه»، این مناجات را حضرت امیر(علیه السلام) و امامان دیگر در «ماه شعبان» میخواندند. در «مفاتیح الجنان» نیز در اعمال مشترکه ماه شعبان، به عنوان «عمل هشتم» آمده است.
بجاست که از عارف کامل، امام راحل، خمینی عزیز (قدس سره) یاد کنیم که با یادکرد پیوسته از این دعا و مضامین بلندش، آن هم با زبان و لحنی خاص و شوق انگیز، توجه امت ما را به این گنجینه عرفانی بیشتر معطوف ساخت. به این چند نمونه دقت کنید:
«مناجات شعبانیه از مناجاتهایی است که اگر یک نفر انسان دلسوخته، یک عارف دلسوخته - نه از این عارفهای لفظی - بخواهد آن را شرح کند، و شرح کند از برای دیگران، بسیار ارزشمند است و محتاج به شرح است ...» (1)
«چه بسا مسائل عرفانی که در قرآن و این مناجاتهای ائمه اطهار(علیه السلام) و همین «مناجات شعبانیه» مسائل عرفانی هست که اشخاص، فلاسفه، عرفا، تا حدودی ممکن است ادراک کنند، بفهمند عناوین را، لکن آن ذوق عرفانی چون حاصل نشده است، نمیتوانند وجدان کنند.» (2)
و میفرماید:
«مناجات «شعبانیه» را خواندید؟ بخوانید آقا! مناجات شعبانیه از مناجاتهایی هست که اگر انسان دنبالش برود و فکر در او بکند، انسان را به یک جایی میرساند ... همه ائمه هم به حسب روایت میخواندند.» (3)
همچنین: « مناجات شعبانیه از مناجاتهایى است که اگر انسان دنبالش برود و فکر در او بکند، انسان را به یک جایى مىرساند. آن کسى که این مناجات را گفته و همه ائمه هم به حسب روایت مىخواندند، اینها، آنهایى بودند که وارسته از همه چیز بودند، مع ذلک آنطور مناجات مىکردند، براى اینکه خودبین نبودند. هرچه بودند اینطور نبوده که خودش را ببیند که، حالا من امام صادقام دیگر، نه، امام صادق مثل آن آدمى که در معصیت غرق است مناجات مىکند، براى اینکه مىبیند خودش هیچ نیست و هرچه هست نقص است و هرچه هست از اوست. هرچه کمال است از اوست، خودش چیزى ندارد. هیچ یک چیزى ندارند، انبیا هم هیچى نداشتند. همه هیچاند و اوست فقط، همه هم دنبال او هستند، همه فطرتها دنبال او هستند، منتها چون ما محجوبیم، نمىفهمیم که ما دنبال او هستیم؛ آنهایى که مىفهمند، آنها وارسته مىشوند و مىروند سراغ همان معنا. این کمال انقطاعى که خواستند، این کمال انقطاع همین است که از همه این چیزهایى که هستش، اصلش به کنار باشند.»(4)
میرزا جواد ملکی تبریزی، از بزرگان اهل عرفان و عمل چنین می گوید:
این مناجات، مناجات معروفى است و اهلش بخاطر آن با ماه شعبان مأنوس شده و بهمین جهت منتظر و مشتاق این ماه هستند. این مناجات شامل مطالب اساسى در مورد چگونگى معامله بندگان با خداى بزرگ بوده و آداب خواستن، دعا و طلب آمرزش از او را، آنگونه که شایسته است، بیان مىکند و استدلالهاى جالب توجهى جهت امیدوار شدن به درگاه خدا که با مناجات با او مناسب است، در بردارد و بروشنى، ملاقات، نزدیکى و دیدن خدا را معنى مىکند.این مناجات بزرگى است و یکى از ارمغانهاى آل محمد (صلّى اللّه علیه و آله و سلّم) است که بزرگى آن را کسى که قلب سالم و گوش شنوایى داشته باشد، درک مىکند و اهل غفلت از درک فواید و نورهاى آن بى بهره اند.
پی نوشت ها:
(1) ـ عالم جلیل القدر، على بن طاووس این دعا را در اعمال ماه شعبان از حسین بن محمد «ابن خالویه» نقل مىکند و مىنویسد امیرالمۆمنین و فرزندانش(ع)، همیشه این دعا را در ماه شعبان مىخواندند. (اقبال الاعمال، ص 685)، (مفاتیح الجنان، اعمال ماه شعبان).
(2) ـ احمد کسروى تبریزى از نویسندگان و تاریخ نگاران معروف با پنجاه اثر که در آثار خود از استعمال واژههاى عربى پرهیز داشت. او با آنکه در جوانى لباس روحانیت بر تن داشت بعدها به عنصرى ضد دین و ضد روحانى مبدل شد و پیشنهاد کرد تمام کتابهایى که به زبان عربى و درباره دین نوشته شده است از جمله، قرآن کریم و مفاتیح الجنان را آتش زنند. وى سرانجام هنگام مراجعه به دادگسترى توسط یکى از فدائیان اسلام ترور شد.
(3) ـ صحیفه امام، ج13، ص32 و 33
(4). صحیفه امام، ج19، ص253