وظیه ما در برابر کسیکه قطع رحم کرده چیست؟
بنام خالق عشق
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: «آیا میخواهید شما را به بهترین اخلاق دنیا و آخرت راهنمایی کنم؟ با آنکه از شما برید، بپیوندید، به آنکه محرومتان کرد بدهید و از آنکه بر شما ستم کرد بگذرید».

با یک نظر اجمالی به کتب فقه و حدیث میتوان ادعا کرد که قطع رحم، حتی با کسانیکه در بریدن پیوند پیش قدم شده و بر آن اصرار میورزند، نیز حرام است.[2]؛ چرا که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و پیشوایان معصوم علیهم السلام به شدت با این عمل مخالفت ورزیدهاند. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم میفرمایند: «از خویشاوند خود مبر اگر چه او از تو بریده باشد.»[3]
از جناب ابوذر روایت شده که: «رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به من سفارش کرده که با خویشاوند خود بپیوندم اگر چه او به من پشت کند.»[4]
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: «آیا میخواهید شما را به بهترین اخلاق دنیا و آخرت راهنمایی کنم؟ با آنکه از شما برید، بپیوندید، به آنکه محرومتان کرد بدهید و از آنکه بر شما ستم کرد بگذرید.»[5]
امام علی علیه السلام میفرمایند: «با خویشاوندان خود ارتباط داشته باشید، اگر چه آنها از شما ببرند.»[6]
عبدالله بن سنان از یاران امام صادق علیه السلام و از راویان مورد اعتماد میگوید:
«به امام صادق علیه السلام عرض کردم: پسر عمویی دارم که من پیوسته با او ارتباط دارم ولی او از من میبرد به حدی که تصمیم گرفتهام من هم ارتباط خود را با او قطع کنم. امام صادق علیه السلام فرمودند: وقتی که او میبرد اگر تو بپیوندی خداوند متعال با هر دوی شما میپیوندد، ولی اگر تو هم ببری خداوند متعال از هر دوی شما میبرد.»[7]
علامه مجلسی در ذیل این روایت نوشته است:
«منظور از اینکه خدا با هر دوی شما میپیوندد این است که پیوند تو موجب میشود او هم از روش خود دست بردارد و هر دو مشمول رحمت خدا شوید؛ زیرا اگر با فرض پیوند تو، او بر روش خود اصرار بورزد خداوند رحمت خود را از او بر میدارد، در دنیا به زودی نابودش میکند و در قیامت هم گرفتار عقاب میشود.»[8]
امام صادق علیه السلام میفرمایند:
«مردی خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم آمد و عرض کرد: من خویشانی دارم که هر چه با آنها ارتباط برقرار میکنم، آنها مرا آزار میدهند، من هم تصمیم گرفتهام رهایشان کنم. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: در اینصورت خداوند متعال هم همه شما را رها خواهد کرد. عرض کرد: پس چه کنم؟ فرمود: عطا کن به هر کس محرومت کرد، بپیوند با هر کس از تو برید و بگذر از هر کس بر تو ستم کرد. هنگامیکه چنین، کنی خدا در مقابل آنها پشتیبان تو خواهد بود.»[9]
صفوان جمال میگوید:
«شبانگاهی بود که بین امام صادق علیه السلام و عبدالله بن حسن مشاجرهای پیش آمد و صدایشان بلند شد به طوری که مردم جمع شدند و دور آنها شلوغ شد. سپس با حالت قهر از هم جدا شدند، من صبحگاهان برای کاری از خانه بیرون رفتم دیدم امام صادق علیه السلام بر در خانه عبدالله بن حسن ایستاده و به کنیز او میفرماید: ابو محمد(عبدالله بن حسن) را خبر کن. عبدالله از خانه بیرون آمد و گفت ای ابا عبدالله چه شده که به این زودی آمدهای؟ فرمود من دیشب آیهای از قرآن را خواندم که مضطربم کرده است. گقت: کدام آیه؟ فرمود این که خدای تعالی میفرماید: «آنان که میپیوندند آنچه را خدا به پیوندش فرمان داده، و از سختی حساب قیامت میترسند.»[10]
«عبدالله گفت: حق با توست، گویی من هرگز این آیه را در کتاب خدا نخوانده بودم. آنگاه همدیگر را در آغوش کشیدند و گریستند.»[11]
علامه مجلسی در شرح این روایت نوشته است:
«ظاهرا امام برای آنکه عبدالله را متوجه کند تا از رفتار ناشایست خود دست بردارد فرمود: من آیهای را خواندم و ...؛ زیرا بهطور حتم کار حضرت قطع رحم نبود، بلکه چون برای بازداشتن او از نافرمانی بود عین شفقت و مهربانی محسوب میشد و از طرفی امام معصوم علیه السلام در موقعیتی استکه لحظهای از وظایف خود غافل نمیشود تا محتاج باشد با دیدن آیهای به یاد آورد؛ بنابراین امام از سر خیرخواهی چنین فرمود تا عبدالله را متوجه کند و اینکه فرمود من دیشب مضطرب شدم شاید اضطراب او برای عبدالله بوده که به قطع رحم و قطع پیوند با امام خویش گرفتار شده بود. به هر حال این رفتار امام نشان میدهد که رعایت حال خویشاوند لازم است حتی اگر تا این پایه گمراه و بدکار باشد.»[12]
البته در صورتیکه یکی از خویشاوندان، علاوه بر اینکه خود، ارتباطش را قطع کرده و به تکلیف خویش عمل نمیکند، رابطه خویشاوندان را نیز نمیپذیرد، در این صورت، تکلیف انسان در برابر او چیست؟
برای نمونه، او خود به دیدن ما نمیآید و فرصت هم نمیدهد که ما به دیدنش برویم، هدیه خویشان را نمیپذیرد، کمک ایشان را رد میکند و...
در جواب باید عرض کنیم که صله رحم راههای گوناگونی دارد، بنابراین ضمن تاکید بر این نکته که ما حق نداریم حتی در رابطه با بستگان، به ذلت و حقارت تن در دهیم و هرگز مکلف نیستیم تحقیر و توهین دیگران را تحمل کنیم، میتوان برای پیوند و ارتباط با خویشان پیوند گریز، از راههایی استفاده کرد که آنها میپذیرند، مثلا اگر تحمل رفت و آمد ندارد و ممکن است در به روی ما نگشاید، لازم نیست به دیدار او برویم، ولی میتوانیم با سلام و احوالپرسی صمیمی در مواقع ملاقات با او رابطه برقرار کنیم، اما در صورتی که یکی از خویشان هیچگونه رابطهای را نپذیرد، تکلیف از عهده انسان نیز برداشته میشود.
پینوشت ها:
[1]. جواهر الکلام، ج13، ص320
[2].ر.ک. حسن کرکی، اطائب الکلم فی بیان صلة الرحم، ص34
[3].کافی، ج2، ص347
[4].صدوق، خصال، ص345
[5].کافی، ج2، ص107
[6].وسائل الشیعه، ج15، ص223
[7].کافی، ج2، ص156
[8].بحارالانوار، ج71، ص128
[9].مستدرک الوسائل، ج15، ص253
[10].رعد، 21
[11].کافی، ج2، ص155
[12].بحارالانوار، ج71، ص128