گمراه تر از حیوان کیست؟
بسم الله
در میان موجودات انسان از جایگاه والایی برخوردار بوده و از همین روست که او را اشرف مخلوقات می خوانند اما گاه برای این شریفترین خلق خدا بر روی زمین شرایطی فراهم می گردد که به جایگاه و مقامی افول می کند که پستیش قابل قیاس با سایر مخلوقات نیست.
گمراه تر از حیوان کیست؟
آدمی به حیوان به دیده حقارت می نگرد اما غافل از این است افرادی هستند که وجودشان پست تر از حیوان بوده و گوی سبقت را در گمراهی از حیوان ربوده اند، خداوند متعال نیز در قرآن کریم اشارهای بدان ها داشته و فرمودهاند: " أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَکْثَرَهُمْ یَسْمَعُونَ أَوْ یَعْقِلُونَ إِنْ هُمْ إِلَّا کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِیلًا" آیا گمان می بری اکثر آنها می شنوند یا می فهمند؟ آنها فقط همچون چهارپایانند بلکه گمراه تر! (فرقان / 44) اما چه ویژگی هایی است که منجر می شود آدمی به مقامی پست تر از حیوان تنزل یابد؟ مصدایق آیه مزبور چه کسانی هستند؟
چه کسی از چهارپایان گمراه تر و چرا؟!
در آیات فوق، خداوند کریم نخست میفرماید: آنها که معبودشان هوای نفسشان است همچون چهارپایانند، بعد از آن ترقی کرده و میفرماید: أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ:" آنها همچون چهارپایانند بلکه گمراه تر"! بله آنان که پیرو هوی نفس خویش اند ، خود را به چاه ضلالت افکنده و تباهی را نصیب خویش ساخته اند از همین روست که امیرالمومنین علیه السلام می فرمایند: همانا من بر شما از دو چیز میترسم: پیروی از هوا و درازی آرزو. اما پیروی از هوی، راستش این است که از حق باز میدارد، و اما در ازای آرزو، آخرت را فراموش میسازد. (أصول الکافی / ترجمه کمرهای / ج5 / 281)
روایت قابل توجهی در باب ویژگی مصادیق این آیه وجود دارد، به حضرت صادق علیه السلام عرض شد شما همه این مردم را انسان می دانید. فرمود رها کن و دور بیفکن از آنها چند گروه را:
1- کسی که مسواک نکند 2- کسی که در جای تنگ چهار زانو بنشیند 3- کسی که در کارهای بیهوده وارد شود 4- کسی که بدون داشتن علم و دانش بحث کند 5- کسی که بیمار نیست ولی تظاهر به بیماری نماید 6- کسی که بدون وقوع حادثه ناگوار پریشان حال شود 7- کسی که با رفقاء خود که در مطلب صحیح و درستی اتفاق مخالفت کند 8- کسی که به پدران و نیاکان خود افتخار کند و از کارهای نیک آنان بیبهره باشد مانند گیاه خلنج (درختی است بدون پوست) که پوست هایش یکی پس از دیگری کنده میشود تا به مغزش برسد. او چنان است که خدای متعال در حق آنها فرموده : إِنْ هُمْ إِلَّا کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِیلًا آنان مانند چهار پا و حیواناتند بلکه در راه خود گمراهتر از آنانند. (بحار الأنوار- ترجمه جلد 67 و 68 / ترجمه موسوی همدانی/ج1 / 11)
چرا از حیوان گمراه تر؟
مفسران بحث های جالبی روی این مساله کردهاند که با تحلیل و اضافاتی میتوان چنین گفت:
1- اگر چهارپایان، چیزی نمیفهمند و گوش شنوا و چشم بینایی ندارند، دلیلش عدم استعداد آنها است، اما از آنها بیچارهتر انسانی است که خمیره همه سعادت ها در وجود او نهفته است و آن قدر خدا به او استعداد داده که میتواند نماینده و خلیفة اللَّه در زمین گردد، ولی کارش به جایی میرسد که تا سر حد یک چهارپا سقوط میکند.
چارپایان اگر راه را گم کنند، مجهز به اسبابی نیستند که به سوی راه حق هدایتشان کند و اگر گمراه شدند تقصیری ندارند به خلاف این انسانها که مجهز به اسباب هدایت هستند و در عین حال باز گمراهند. اینها از چهارپایان نیز بدبختتر و بینواترند که آنها امکان تعقل و اندیشه ندارند، و اینها دارند و به چنان روزی افتادهاند!. (ترجمه المیزان، ج15، ص: 310)
2- چهارپایان تقریبا حساب و کتابی ندارند و مشمول مجازات های الهی نیستند در حالی که آدمیان گمراه باید بار تمام اعمال خود را بر دوش کشند و کیفر اعمال خویش را بی کم و کاست ببینند.
3- چهارپایان برای انسانها خدمات زیادی دارند و کارهای مختلفی انجام میدهند، اما انسانهای طاغی و یاغی خدمتی که نمیکنند هیچ، هزاران بلا و مصیبت نیز میآفرینند.
4- چهارپایان خطری برای کسی ندارند و اگر هم داشته باشند، خطرشان محدود است اما ای وای از انسان بی ایمان هویپرست که گاه آتش جنگی را روشن میکند که میلیونها نفر در آن خاکستر میشوند.
5- چهارپایان اگر قانون و برنامهای ندارند، ولی مسیری که آفرینش را در شکل" غرائز" برای آنان تعیین کرده است پیروی میکنند و در همان خط حرکت مینمایند، اما انسان سرکش، نه قوانین تکوین را به رسمیت میشناسد و نه قوانین تشریع را و هوی و هوس های خود را حاکم بر همه چیز میشمرد.
6- چهارپایان هرگز برای کارهای خود توجیهگری ندارند، اگر خلافی کنند خلاف است و اگر راه خود را بروند، که میروند، همانست که هست اما یک انسان خود خواه خونخوار هویپرست بسیار میشود که تمام جنایات خود را آن چنان توجیه میکند که گویی دارد وظایف الهی و انسانی خویش را انجام میدهد! و به این ترتیب هیچ موجودی خطرناکتر و زیانبارتر از یک انسان هوی- پرست نیست. (تفسیر نمونه، ج15، ص: 108)
شرافت انسان به چیست؟
ویژگی که در انسان او را اشرف مخلوقات ساخته ، قوه عقل و عقلانیت اوست. اگر این خصیصه در وی نباشد فرقی میان انسان و حیوان نیست.
عقل نعمتی است که حضرت آدم علیه السلام آن را برگزید اصبغ بن نباته از علی بن ابیطالب (علیه السلام) نقل میکند که فرمود: جبرئیل بر آدم نازل شد و گفت: ای آدم، من مأمور شدهام که تو را میان سه خصلت مخیّر کنم، تو یکی از آنها را انتخاب کن و دو تا را رها ساز. آدم به او گفت: آن سه چیز چیست ای جبرئیل؟ گفت: عقل و حیا و دین. آدم گفت: من عقل را انتخاب کردم. جبرئیل به حیا و دین گفت: شما بروید. گفتند: ای جبرئیل ما مأمور هستیم که عقل هر کجا باشد آنجا باشیم. جبرئیل گفت: هر جور که بخواهید، و بالا رفت. (الخصال / ترجمه جعفری / ج1 / 159) و همین عقل است که از هوی پرستی و در نتیجه ضلالت وی جلوگیری می کند.
از حضرت صادق علیه السلام پرسیدند که: ملائکه از جهت قرب به حق و مقام و منزلت) افضل و برترند یا بنی آدم؟ فرمود: فرموده است امیر المۆمنین علیه السّلام که خداوند قرار داده برای ملائکه عقل را بدون شهوت (جنسی و غیره) و قرار داده برای حیوانات شهوت را بدون عقل، و قرار داده برای بنی آدم هم عقل و هم شهوت را، پس هر که از بنی آدم عقلش غالب شود بر شهوتش از ملائکه بهتر و افضلست، و هر کسی شهوتش بر عقلش زیادتی کند از حیوانات پستتر و بدتر است. (علل الشرائع / ترجمه مسترحمی / 19)
هر فیضی که از خدا به ما شد واصل
عقل از همه خوبتر گردد حاصل
کامل که کمال عقل و دانش دارد
باشد همه چیز او به غایت کامل
منابع :
1) الخصال / ترجمه جعفری / ج1
2) تفسیر نمونه، ج15
3) ترجمه المیزان، ج15
4) بحار الأنوار- ترجمه جلد 67 و 68 / ترجمه موسوی همدانی/ج1
5) أصول الکافی / ترجمه کمرهای / ج5
6) علل الشرائع / ترجمه مسترحمی