روح الله مهرجو استاد دانشگاه و کارشناس ارتباطات و پژوهشگر حوزه اجتماعی

روح الله مهرجو استاد دانشگاه و  کارشناس ارتباطات و پژوهشگر حوزه اجتماعی

این وبلاگ کاملا شخصی می باشد
mehrjoor.ir

بایگانی
آخرین نظرات

عرض عقاید به امام هادی علیه السّلام

سه شنبه, ۱۵ بهمن ۱۳۹۲، ۰۸:۰۵ ق.ظ

بسم الله

شیخ صدوق و دیگران از جانب عبدالعظیم حسنی روایت کرده اند که فرمود : به خدمت امام هادی علیه السّلام مشرف شدم و چون آن حضرت مرا دید فرمود : آفرین بر تو ای ابوالقاسم تو دوست ما هسی (انت ولیّنا حقاً ) .

عرض کردم ای فرزند رسول خدا(صلی الله علیه وآله) من میخواهم دین خود را بر شما عرضه بدارم گر پسندیده و مورد قبول است ، بر آن ثابت بمانم تاخداوند را ملاقات نمایم ، فرمود : بیا ای ابوالقاسم . عرض کردم منم می گویم : خداوند تبارک و تعالی یکی است و مثلی برای او نیست و از حد ابطال و حد تشبیه خارج است و جسم و صورت و عرض و جوهر نیست ، بلکه پدید آورنده اجسام و صور و خلق کننده عرضها و جوهرهاست و خداوند مالک هر چیزی است و هر چیزی را او آفریده است . می گویم : محمد(صلّی الله علیه و آله و سّلم ) بنده و رسول خدا و پایان بخش پیامبران است و بعد از او تا روز قیامت پیغمبری نخواهد آمد و شریعت آن حضرت آخر همه شرایع است و بعد از آن تا روز قیامت شریعتی نیست . می گویم : امام و خلیفه و ولی امر بعد از پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سّلم ) امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیه السّلام است و بعد از آن حضرت امام حسن ، بعد از آن امام حسین ، بعد از آن علی بن الحسین ، بعد از آن محمدبن علی ، بعد از آن جعفر بن محمد ، بعد از آن موسی بن جعفر ، بعد از آن علی بن موسی ، بعد از آن محمدبن علی علیهم السلام بعد از این بزرگواران ، ای مولای من امام واجب الطاعه تو هستی . پس از آن امام علی النقی علیه السّلام به جناب عبدالعظیم فرمود : فکیف للناس بالخلف من بعده ؟ قال : قلت : وکیف ذاک یا مولای ؟ قال : لانه لا یری شخصه و لا یحل ذکره باسمه حتی یخرج فیملاء الارض قسطاً و عدلاً کما ملئت ظلماً و جوراً . بعد از من پسرم حسن امام است لیکن مردم درباره امام بعد از او چه خواهند کرد . گوید : گفتم ای مولای من مگر جریان زندگی امام بعد از او چه قرار است ؟ فرمود : برای این که شخص او دیده نمی شود و بر زبان آوردن نام او حلال نباشد تا این که خروج کند و زمین را از عدل و داد پر نماید هم چنان که از جور و ظلم پر شده باشد . گفتم : به این امام غائب هم معتقد شدم یعنی به امامت امام حسن عسکری علیه السّلام و خلف آن حضرت قائل شدم . اکنون من می گویم : دوست این بزرگواران دوست خداست و دشمن آنان دشمن خداست و اطاعت ایشان اطاعت خداست و نافرمانی آنان نافرمانی خداست و می گویم : معراج حق است و سؤال در قبر حق است و بهشت و دوزخ حق است و صراط و میزان حق است و آن که قیامت آمدنی است و در آن شکی نیست و خداوند زنده می کند کسانی را که در قبرها جا دارند و نیز عقیده دارم که واجبات بعد از اعتقاد به ولایت ، نماز و زکه و روزه و حج و جهاد و امر به معروف و نهی از منکر است . چون جناب عبدالعظیم دین و عقاید خود را بر امام زمانش حضرت هادی عرضه داشت و حضرت تصدیق او نمود ، فرمود : یا اباالقاسم هذا و الله الذی ارتضاه لعباده فاثبت علیه ثبتک الله بالقول الثابت فی الدنیا و الاخره . ای اباالقاسم به خدا سوگند این است دین خدا که آن را برای بندگانش پسندیده است ، بر همین عقیده ثابت باش خداوند تو را به همین طریق در زندگی دنیا و آخرت پایدار بدارد . بالاخره از دقایق زندگی حضرت عبدالعظیم معلوم می شود که وی در زمان خود از زهاد و عباد و پرهیزگاران و نیکوکاران به شمار می رفته و از جهت خلوص عقیده و قلب روشن و اعتقادات درست و صحیح مورد امامان عصر خود و شیعیان آنان بوده است . حدیث ابوحماد رازی که از رساله صاحب بن عباد نقل کردیم ، بزرگترین نشانه اعتماد و اطمینان آن بزرگواران نسبت به او می باشد ، این جمله امام هادی علیه السّلام که به او فرمود : مسائل دینی خود را از عبدالعظیم حسنی سؤال کن ، مؤید این کلام است و سفارش حضرت رضا علیه السّلام برای دوستان و شیعیان خود که توسط او فرستاده و مرحوم مفید در اختصاص ، آن را نقل کرده ، این هم دلیل روشنی است که آن حضرت به وی علاقه داشته و او را برای رسانیدن این پیام شایسته دیده است . حضرت هادی علیه السّلام در هنگامی که او عقاید خود را اظهار نمود، به او فرمود : ای ابوالقاسم به خدا قسم این عقاید شما همان دینی است که پیغمبر آن را آورده و این دین پدران من است ، بر این عقیده ثابت باش خداوند تو را بر عقیده درست ثابت بدارد . مسلماٌ تصدیق امام علیه السّلام عقاید او را بزرگترین فضیلت و منقبت برای وی محسوب می شود . و همچنین حضرت عبدالعظیم در میان علماء و بزرگان شیعه از احترام خاصی برخورداربوده است و از بزرگان و شخصیت های بزرگ و محدثین عالی مقام می باشند از جمله آنان محمد بن خالد برقی و احمدبن محمدبن خالد برقی و ابراهیم بن هاشم قمی که از مشایخ بزرگ حدیث و مؤلفین بزرگ شیعه هستند . علت این که حضرت عبدالعظیم مورد علاقه و محبت امامان زمان خود واقع گردیده ، این است که وی بر خلاف بعضی از اسلاف و بنی اعمام خود در مقابل امامان معصوم بسیار خاضع و خاشع بود و آن ها را واجب الطاعه می دانست و از اوامر و دستورات آنان سرپیچی نمی کرد وی به امامت و وصایت آن ها اعتقاد کامل داشت ، اخبار و نصوصی که درباره امامت ائمه دوازده گانه به وسیله او نقل شده ، دلیل روشنی است که وی به این گونه روایات اعتقاد داشته و رسیدن او خدمت حضرت هادی و عرضه داشتن معتقدات دینی خود را به حضور آن حضرت مؤید این مطب است . از حالات او کاملاً پیداست که وی از همان زمان که در مدینه و سایر شهرها که می زیسته ، مورد توجه و علاقه شیعیان و دوستان اهل بیت بوده و شخصیت ارجمندش نزد همگان معروف و مشهور بوده است . از تاریخ تولد و وفات حضرت عبدالعظیم اطلاع دقیقی در دست نیست ولی آنچه مسلم است وی در زمان حضرت موسی بن جعفر علیه السّلام بوده و از روایتی که در فضیلت زیارت او رسیده ، پیداست که وی در زمان امام هادی وفات کرده است و این که بعضی از نویسندگان اخیر نوشته اند که حضرت بدالعظیم حسنی در سال 202 ه متولد شده ، مدرک درستی ندارد زیرا حضرت عبدالعظیم راوی هشام بن حکم است و او در سال 198 فوت نموده است و نیز عبدالعظیم محضر امام رضا علیه السّلام را نیز درک کرده و امام به وسیله او پیامی به شعیان فرستاده است و نیزمی دانیم امام رضا علیه السّلام در سال 203 به شهادت رسیده است بنابراین اگر تولد عبدالعظیم در سال 202 باشد باید این پیام را در یک سالگی دریافت نماید و این معقول نیست . با این حال مرحوم شیخ آقا بزرگ تهرانی تاریخ وفات حضرت عبدالعظیم را در نیمه شوّال 252 ثبت کرده است .
موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۲/۱۱/۱۵
مجتبی مهرجو

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">