چرا خداوند شادی کنندگان را دوست نمی دارد؟
بسم الله
دیدگاه دین اسلام در مورد خنده و شادی یک دیدگاه منفی نبوده و هم به گریه و هم به خنده هر دو توصیه شده است منتها برای این دو مقوله شرایط و مقررات و توصیه هایی بیان شده است که با خارج شدن از این معیارها این دو مقوله تبدیل به اعمال و رفتار منفی خواهند شد.
![موسیقی](http://img1.tebyan.net/big/1391/04/11015169176201112129116792292131589166151.gif)
شادمانی یکی از هیجانهای مثبت در آدمی است که بر اندیشه، احساس و رفتار وی اثر میگذارد.
شریعت مقدس اسلام با توجه به نیازهای اساسی بشر شادی و نشاط را تحسین و به پیروان خود توصیه میکند.
از دیدگاه قرآن و حدیث شادی را به دو دسته ممدوح و مذموم تقسیم میکنند. هر آنچه که انسان را به منبع الهی متصل کند و رضای پروردگار در آن باشد مجاز شمرده میشود و هر آنچه که جهت نافرمانی خدا و افول شخصیت انسان باشد نکوهش شده است.
عناصر کلیدی شادی پایدار در گرو ایمان، عزت نفس و امید میباشد و آنچه از سیره معصومین (علیهم السلام) به دست میآید این است که خود آنان انسانهای متعادل، پرتلاش و بانشاطی بودند و دیگران را نیز به سرزندگی، عمل صالح و فعالیت جمعی تشویق میکردند.
عیارسنجی فرح و شادمانی
مهمترین معیار جهت عیارسنجی فرح و شادمانی، کسب رضایت الهی است هر آنچه مشروع بوده و ما را به خدا نزدیک کند شاخصی برای فرح ستوده شده است .
نکته مهم این که برای روح بهترین توانگری یقین است. انسانهای با یقین بسیار توانا هستند چرا که آنها پشتوانه و سرمایه عظیم یقین را دارند و این باعث میشود هیچ چیز در عالم آنها را از پای در نیاورد، در عین حال بر اثر این صفات نیکو دارای روحی آرام توأم با طمأنینه بوده که هیچ چیز ایشان را از پای در نخواهد آورد.
یکی از عواملی که در فرح ممدوح نقش دارد شاد کردن مۆمنان میباشد. در همین مورد، رسول خدا(صلی الله علیه وآله) فرمودند: هر کسی مۆمنی را شاد سازد به یقین مرا شاد ساخته است و هر کسی مرا شاد کند به راستی خدا را شاد کرده است...
شادی مذموم
یکی از آیاتی که در قرآن مجید آیه 76 از سوره قصص می باشد که خداوند می فرماید:
«إِنَّ قَارُونَ کَانَ مِن قَوْمِ مُوسَى فَبَغَى عَلَیْهِمْ وَآتَیْنَاهُ مِنَ الْکُنُوزِ مَا إِنَّ مَفَاتِحَهُ لَتَنُوءُ بِالْعُصْبَةِ أُولِی الْقُوَّةِ إِذْ قَالَ لَهُ قَوْمُهُ لَا تَفْرَحْ إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْفَرِحِینَ :
قارون از قوم موسى بود و بر آنان ستم کرد، و از گنجینهها آن قدر به او داده بودیم که کلیدهاى آنها بر گروه نیرومندى سنگین مىآمد، آن گاه که قوم وى بدو گفتند: «شادى مکن که خدا شادىکنندگان را دوست نمىدارد. »[قصص:76]
مفسرین قرآن مجید در مورد اینکه این چه نوع از خوشحالی و شادمانی است که خداوند از آن نهی کرده است و در نتیجه خداوند این افراد را مورد لطف و عنایت خود قرار نمی دهد تفسیر های مختلفی را بیان کرده اند که برای نمونه علامه طباطبایی در تفسیر المیزان اینگونه می فرماید:
«کلمه" فرح" به معناى "بطر" تفسیر شده، و لیکن بطر، لازمه فرح و خوشحالى از ثروت دنیا است، البته فرح مفرط و خوشحالى از اندازه بیرون، چون خوشحالى مفرط آخرت را از یاد مىبرد، و قهراً بطر و طغیان مىآورد، و به همین جهت در آیه شریفه: " ولا تَفرَحوا بِما آتاکم وَاللّهُ لا یُحِبُّ کلَّ مُختالٍ فَخورٍ " اختیال، و فخر را از لوازم فرح شمرده، و فرموده به آنچه خدا به شما داده خوشحالى مکنید، که خدا اشخاص مختال و فخور را دوست نمىدارد.
به همین جهت است که در آیه مورد بحث نیز نهى از فرح را تعلیل کرده به اینکه خدا اشخاص خوشحال را دوست نمى دارد.»[تفسیر المیزان:ذیل آیه شریفه]
بدین معنا که اگر خوشحالی و خنده و شادمانی سبب غفلت از یاد خداوند متعال و فراموشی حساب و کتاب و همچنین همراه با تکبر و غرور باشد نهی شده است و در مقابل خنده ای که همراه با یاد خداوند متعال باشد نه تنها از آن نهی نشده ، بلکه از صفات ویژه بندگان خوب خداوند معرفی شده است چنانچه رسول خدا صلی الله علیه و آله و ائمه معصومین خنده بر لبانشان ظاهر بود و خوشحالی و شادمانی نیز در زندگی آنان جریان داشت.»