خواندن یک نماز با دو قبله!
بسم الله
آیه 142 سوره بقره و چند آیه بعد به یکى از تحولات مهم تاریخ اسلام که موجى عظیم در میان مردم به وجود آورد اشاره می کند. پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله مدت سیزده سال پس از بعثت در مکه، و چند ماه بعد از هجرت در مدینه به امر خدا به سوى "بیتالمقدس" نماز مىخواند، ولى بعد از آن قبله تغییر یافت و مسلمانان مأمور شدند به سوى "کعبه" نماز بگذارند.
تغییر قبله، نشانهى حکمت الهى
َیَقُولُ السُّفَهَاء مِنَ النَّاسِ مَا وَلاَّهُمْ عَن قِبْلَتِهِمُ الَّتِی کَانُواْ عَلَیْهَا قُل لِّلّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ یَهْدِی مَن یَشَاء إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ
(بقره ـ 142)
به زودى مردم کم خرد خواهند گفت: «چه چیز آنان را از قبلهاى که بر آن بودند رویگردان کرد؟» بگو: «مشرق و مغرب از آن خداست هر که را خواهد به راه راست هدایت مىکند.»
چون مشرکان مکّه، کعبه را به بت خانه تبدیل کرده بودند، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و مسلمانان، سیزده سالى را که بعد از بعثت در مکّه بودند، به سوى کعبه نماز نمىخواندند، تا مبادا گمان شود که آنان به بتها احترام مىگزارند.
امّا بعد از هجرت به مدینه، چند ماهى نگذشته بود که یهودیان زبان به اعتراض گشوده و مسلمانان را تحقیر کردند و گفتند: شما رو به قبله ما بیتالمقدس نماز مىخوانید، بنابراین پیرو و دنباله رو ما هستید و از خود استقلال ندارید.
پیامبر اکرم صلى اللَّه علیه و آله از این اهانت ناراحت شد و هنگام دعا به آسمان نگاه می کرد، گویا منتظر نزول وحى بود تا آنکه دستور تغییر قبله صادر شد.
پیامبر دو رکعت نماز ظهر را به سوى بیتالمقدس خوانده بود که جبرئیل مأمور شد، بازوى پیامبر را گرفته و روى او را به سوى کعبه بگرداند.
در نتیجه پیامبر صلى اللَّه علیه و آله یک نماز را به دو قبله خواند و اکنون نیز در مدینه نام آن محلّ به مسجدِ قبلتَین معروف است. (تفسیر نور الثقلین، ج 1 ص 136)
بعد از این ماجرا، یهود ناراحت شده و طبق عادت خود شروع به خردهگیرى کردند. آنها که تا دیروز مىگفتند: مسلمانان استقلال ندارند و پیرو ما هستند، اکنون مىپرسیدند، چرا اینها از قبلهى پیامبران پیشین اعراض کردهاند؟
پیامبر اکرم صلى اللَّه علیه و آله مأمور شد در جواب آنها پاسخ دهد: مشرق و مغرب از آنِ خداست و خداوند مکان خاصّى ندارد.
تغییر قبله، یکى از نشانههاى پیامبر اسلام در کتب آسمانى بود، لذا براى بعضى وسیلهى هدایت شد. «یَهْدِی مَنْ یَشاءُ»
آرى، تغییر قبله، نشانهى حکمت الهى است نه ضعف و جهل او. همچنان که در نظام تکوین، تغییر فصول سال، نشانهى تدبیر است، نه ضعف یا پشیمانى.
خداوند در همهجا حضور دارد و شرق و غرب عالم از آن اوست. پس جهتگیرى بدن به سوى کعبه، رمز جهتگیرى دل به سوى خداست. چه بسا افرادى به سوى کعبه نماز بگزارند، ولى قبله آنان چیز دیگرى باشد.
نکته ها:
1ـ تفسیر جمله" یَهْدِی مَنْ یَشاءُ"
جمله" یَهْدِی مَنْ یَشاءُ" (هر کس را خدا بخواهد هدایت مىکند) به این معنى نیست که خداوند بدون حساب کسى را هدایت می کند، بلکه این مشیت از "حکمت" خداوند و حساب مصالح و مفاسد سرچشمه مىگیرد.
2ـ مسأله "نسخ"
مسأله "نسخ" احکام و تغییر برنامههاى تربیتى در مقطعهاى مختلف زمانى مسأله تازه یا عجیبى نیست که مورد ایراد قرار گیرد، ولى بهانه جویان یهود این مطلب را دستاویز خوبى براى انحراف افکار از اسلام پنداشتند، و روى آن تبلیغات زیادى کردند، اما چنان که در آیات بعد خواهیم دید ، قرآن به آنها پاسخهای منطقى و دندانشکن داده است.
جمله" یَهْدِی مَنْ یَشاءُ" (هر کس را خدا بخواهد هدایت مىکند) به این معنى نیست که خداوند بدون حساب کسى را هدایت می کند، بلکه این مشیت از" حکمت" خداوند و حساب مصالح و مفاسد سرچشمه مىگیرد
پیامهای آیه:
1ـ افرادى که هر روز دنبال بهانهاى هستند تا از پذیرش حقّ طفره روند، سفیه هستند. «سَیَقُولُ السُّفَهاءُ»
2ـ کسى که دست خدا را در وضع یا تغییر احکام بسته بداند، سفیه و سبک مغز است. اعتراض به خداى حکیم و دانا، نشانهى سفاهت است. «سَیَقُولُ السُّفَهاءُ»
3ـ مسلمانان باید توطئهها و شایعات و سۆالات بهانهجویانهى دشمن را پیشبینى کرده و با پاسخ به آنها، از نفوذ و گسترش آن پیشگیرى نمایند. «سَیَقُولُ» ، «قُلْ»
4ـ اصل سۆال کردن مورد انتقاد نیست، روحیّه سۆال کننده مورد انتقاد است که از روى اعتراض و اشکال تراشى مىپرسد. «مَا وَلاَّهُمْ عَن قِبْلَتِهِمُ»
5ـ قداست و کرامت مکانها و زمانها، وابسته به عنایت پروردگار است، نه چیز دیگر. «لِّلّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ»
6ـ تغییر قبله، یکى از نشانههاى پیامبر اسلام در کتب آسمانى بود، لذا براى بعضى وسیلهى هدایت شد. «یَهْدِی مَنْ یَشاءُ»