بسم الله
کربلا و عاشورا را چگونه باید دید؟ از کدام زاویه به این زمین و
زمان باید نگریست؟ اگر حسین، مصباح است یعنی در تیرگی های وحشت بار
و تاریکی های نفسگیر، تکیه گاه روشن و شفاف و اگر سفینه است یعنی
در موج خیز حادثه ها و خیزاب های هولناک، کشتی نجات؛ پس چرا
عاشورای او را از منظر روشنگری و راهگشایی و به ساحل رسانی نبینیم؟
چرا در عصر گم شدگی انسان و توفان خیزی و وارونگی زمان، از حسین و
عاشورایش، همچون حبلی متین و عروه الوثقایی مبین بهره گیری نکنیم و
گذار از جاده های خطر را با این همراه مطمئن آغاز نکنیم؟
عاشورا چه ندارد تا سراغ سرمشق ها و مکتب های دیگر برویم؟ این
رستاخیز عظیم، همه درس های لازم برای صلاح و فلاح را دارد.
کربلا قصه زیستن و دیگرگونه زیستن و حیات طیبه را تجربه کردن است.
در کربلا، همه عناصر لازم برای سیر به کمال، عزت و رستگاری پیداست.
معنویت، زیبایی، فضیلت های انسانی، حضور همه انسان، حضور بی فاصله
خدا، حضور همه ارزش ها و در یک کلام حضور بی پرده خدا، انسان،
راستی و درستی و حقیقت زلال قرآن تنها و تنها در همین حادثه یافتنی
و ادراک شدنی است.
عاشورا، نه روزی است از جنس روزهای معمولی و نه حادثه ای خزیده در
گوشه ای از حافظه تاریخ؛ عاشورا زنده و زاینده است؛ چشمه ساری است
که بر همه زمین ها و زمان ها می گذرد و کام تشنگان فضیلت و حقیقت
را به جرعه هایی زلال و حیات بخش می نوازد.
بسم الله
عبدالوهّاب بن احمد شافعى مصرى ، مشهور به شعرانى (متوفّى به سال 397 ق )، در کتاب المنن ، باب دهم ، نقل مى کند:
نزدیک
مسجد جامع دمشق ، بقعه و مرقدى وجود دارد که به مرقد حضرت رقیّه
علیهاالسلام دختر امام حسین علیه السلام معروف است . بر روى سنگى واقع در
درگاه این مرقد، چنین نوشته است :
هذَا البَیْتُ بُقْعَةٌ شُرِّفَتْ بِآلِ النّبِىّ صلى الله علیه و آله و سلم وَ بِنْتُ الحُسَیْنِ الشَّهید، رُقَیَّة علیهاالسلام
این
خانه مکانى است که به ورود آل پیامبر صلى الله علیه و آله سلم و دختر امام
حسین علیه السلام ، حضرت رقیّه علیهاالسلام شرافت یافته است
باسمه تعالی
خنده و گریه، شادى و غم، شکست و پیروزى و یک قدم بالاتر، زندگى و مرگ، قابل تفسیر نخواهد بود؛ مگر این که بدانیم که این مفاهیم از کجا سرچشمه مى گیرد و منشا هر یک چیست. خنده هایى وجود دارد که پوچ و متلاشى کننده روح آدمى است. گریه هایى هم هستند که احیا کننده روح انسانهاست. زندگى اى وجود دارد عین مرگ و مرگى داریم عین ابدیت و عین زندگى. پس اگر بخواهیم این پدیدهها را به درستی ارزیابی کنیم، باید به آنها عمیق تر نگاه نماییم.
در این میان، شکست و پیروزی یکی از مفاهیم مهم در زندگی بشر است. شکست با کوچ از روى خاک مساوى نیست. هر وقت گفتند «شکست»، نباید خیال کنیم که اگر کسى از این دنیا کوچ کرد، شکست خورده است. در نقطه مقابل، کسى که وجود طبیعی اش، سالیانى، بلکه قرنی روی زمین و کره خاکی را اشغال کرده است، لزوما نمیتوان گفت که پیروز شده است. واقعا چه اشتباهاتی در کلمات حیاتی بشر داریم ...
از سوی دیگر، اگر مقصود از پیروزی، پیروزی مطلق است، در جهان چه کسی را سراغ داریم که به پیروزی مطلق برسد؟ کدام گرگ درنده اى را دیده ایم که گرگ درنده ترى، چنگال خویش را در سینه او فرو نکند؟ بالاخره، در برابر هر قوی، یک قوی دیگری نیز وجود دارد.
در روز عاشورا، امام حسین بن على (علیه السلام) در یک اتمام حجت فوق العاده با عظمت، به این ابیات استشهاد فرمود:
" اگر در این جنگ غلبه کنیم، ما از دیرباز پیروز بوده ایم و اگر شکست بخوریم (شما میگویید شکست است، اما)، ما هرگز شکست را ندیده ایم و نخواهیم دید
بسم الله
متن نامه چنین است: با رسیدن این نامه بر حسین بن علی فشار وارد بیاور و در بیابانی بی آب و علف و بی دژ و قلعه ای فرودش آر.
حر نیز متن نامه را برای امام علیه السلام خواند و آن حضرت را در جریان مأموریت خویش قرار داد.
امام علیه السلام فرمود:پس بگذار ما در بیابان نینوا و یا غاضریات یا شفیه فرود آییم.
حر گفت:من نمیتوانم با این پیشنهاد شما موافقت کنم زیرا من دیگر در تصمیم گیری خود آزاد نیستم چون همین نامه رسان جاسوس ابن زیاد نیز می باشد و جزئیات اقدامات مرا زیر نظر دارد.
در این هنگام زهیر بن قین به امام علیه السلام چنین پیشنهاد نمود که برای ما جنگ کردن با این گروه کم آسانتر است از جنگ کردن با افراد زیادی که پشت سر آنهاست و به خدا سوگند!طولی نخواهد کشید که لشکریان زیادی به پشتیبانی اینها برسد و آن وقت دیگر ما تاب مقاومت در برابر آنان را نخواهیم داشت.
امام در پاسخ پیشنهاد زهیر چنین فرمود:من هرگز شروع کننده جنگ نخواهم بود.
آنگاه امام علیه السلام خطاب به حر فرمود:بهتر است یک قدر دیگر حرکت کنیم و محل مناسبتری برای اقامت خود برگزینیم .حر موافقت نمود و به حرکت خود ادامه دادند تا به سرزمین کربلا رسیدند در اینجا حر و یارانش به عنوان اینکه این محل به فرات نزدیک و محل مناسبی است از پیشروی امام جلوگیری نمودند.
وقتی حسین بن علی علیه السلام تصمیم گرفت در آن سرزمین فرود آید از نام آنجا سوال کرد پاسخ دادند:اینجا را طف می گویند.
امام پرسید نام دیگری نیز دارد؟عرضه داشتند :کربلا هم نامیده می شود.
بسم الله
مسلم بن عقیل، برادر زاده امیرالمؤمنین و
پسر عموى حسین بن على (علیه السلام) بود. دودمانى که مسلم در آن رشد یافت، دودمان
علم و فضیلت و شرف بود.مسلم به افتخار دامادى امیرالمومنین علی علیه السلام
نایل شد و با یکى از دختران امام به نام "رقیه" ازدواج کرد. این وصلت بر
میزان فضیلت هایش افزود و او را بیشتر در محور «حق» و در خدمت نظام الهى
آن حضرت در دوران خلافتش قرار داد.
درجنگ
صفین، وقتى که امیرالمؤمنین(علیه السلام) لشگر خود را صفآرایى مى کرد، امام حسن و
امام حسین(علیه السلام) و عبدالله بن جعفر و مسلم بن عقیل را بر جناح راست سپاه،
مامور کرد.
مسلم، در دوران خلافت
حضرت على(علیه السلام) در خدمت آن حضرت، مدافع حق بود و پس از شهادت آن امام، هرگز
از حق که در خاندان او و امامت دو فرزندش، حسنین -علیهما السلام تجسم پیدا
کرده بود جدا نشد و عاقبت هم، جان پاکش را بر این آستان فدا کرد.
در
دوران امامت ده ساله امام حسن مجتبى(علیه السلام) که از سخت ترین دوره هاى تاریخ
اسلام نسبت به پیروان اهل بیت و طرفداران حق بود،مسلم با خلوص هر چه تمام
در مسیر حق بود و از باوفاترین یاران و از خواص اصحاب امام حسن علیه
السلام محسوب مى شد. پس از شهادت امام مجتبى(علیه السلام) که امامت به حسین بن
على(علیه السلام) رسید تا مرگ معاویه که یک دوره ده ساله بود;باز مسلم را در کنار
امام حسین(علیه السلام) مى بینیم.
مسلم بن عقیل
دست از محبت و ولایت و حمایت امام زمان خویش -حسین بن على(علیه السلامعلیه السلام)- بر نداشت تا
این که به عنوان پیشاهنگ نهضت کربلا در کوفه به شهادت رسید و افتخار اولین
شهید کاروان عاشورا را به خود اختصاص داد و اولین شهید از اصحاب امام حسین
بود.
در ماجراى کربلا دو تن از فرزندان مسلمبن عقیل به شهادت
رسیدند و دو فرزند دیگر در کربلا به اسارت نیروهاى دشمن درآمدند که آنها را
به کوفه برده و تحویل «ابنزیاد» دادند. نزدیک به یک سال در زندان بودند
که پس از فرار به شهادت رسیدند.
بسم الله
این ماه در مکتب تشیع یادآور نهضت حضرت سیدالشهدا (علیه السلام) و حماسه جاودان کربلاست.
این ماه، یادآور دلاورمردی های یاران با وفای اباعبدالله الحسین(علیه السلام)، فداکاری های زینب کبری(سلام الله علیها)، حضرت سجاد(علیه السلام)، و همه اسرای کاروان امام حسین(علیه السلام)، است. این ماه، یادآور خطبه ها و شعارهای آگاهی بخش سالار شهیدان، نطق آتشین حضرت زینب(سلام الله علیها) و خطابه غرّای زین العابدین(علیه السلام)، است.
این ماه، یادآور استقامت حبیب بن مظاهر و شهادت عون و جعفر است.
آری این ماه، ماه پیروزی حق بر باطل است.
شیعیان از امام رضا(علیه السلام)، چنین نقل شده است: «وقتی محرم فرا می رسید، پدرم خندان دیده نمی شد، حزن و اندوه تا پایان دهه اول بر او غالب بود و روز عاشورا، روز حزن و مصیبت و گریه ایشان بود.»(3)
همچنین حضرت امام رضا(علیه السلام) درباره عاشورا می فرماید: «کسی که عاشورا روز مصیبت و اندوه و گریه اش باشد، خداوند قیامت را روز شادمانی و سرور او قرار خواهد داد.»(4)
1ـ نماز: این شب چند نماز دارد که یکی از آنها به شرح ذیل است:
دو رکعت، که در هر رکعت بعد از حمد یازده مرتبه سوره توحید خوانده شود.
روزه گرفتن در روز عاشورا کراهت دارد؛ ولی بهتر است بدون قصد روزه، تا بعد از نماز عصر از خوردن و آشامیدن خودداری شود
در فضیلت این نماز چنین آمده است:
«خواندن این نماز و روزه داشتن روزش موجب امنیّت است و کسی که این عمل را انجام دهد، گویا تمام سال بر کار نیک مداومت داشته است.»(5)
2ـ احیای این شب.(6)
3ـ نیایش و دعا.(7)