روح الله مهرجو استاد دانشگاه و کارشناس ارتباطات و پژوهشگر حوزه اجتماعی

روح الله مهرجو استاد دانشگاه و  کارشناس ارتباطات و پژوهشگر حوزه اجتماعی

این وبلاگ کاملا شخصی می باشد
mehrjoor.ir

بایگانی
آخرین نظرات

۶۳۱ مطلب با موضوع «خبر» ثبت شده است

بسم الله

رئیس ستاد استهلال دفتر مقام معظم رهبری از اعزام ۱۵۰ گروه برای استهلال ماه مبارک رضان در روزهای جمعه و شنبه خبر داد و گفت:‌ پیش‌بینی کارشناسان این است که رؤیت هلال ماه مبارک رمضان در غروب روز جمعه(۶ تیرماه) در ایران منتفی خواهد بود.

  حجت‌الاسلام علیرضا موحدنژاد رئیس ستاد استهلال دفتر مقام معظم رهبری در نشست خبری رؤیت هلال ماه مبارک رمضان، گفت:‌ روز جمعه 29 شعبان، حدوداً 150 گروه در نقاط مختلف کشور برای استهلال هلال ماه مبارک رمضان اقدام خواهند کرد.

وی اظهار داشت:‌ همچنین در غروب روز شنبه سی‌ام شعبان نیز برای اطمینان بیشتر و برای اینکه ماه مبارک رمضان به لحاظ اثبات شرعی مشکل نداشته باشد، استهلال انجام می‌شود.

رئیس ستاد استهلال دفتر مقام معظم رهبری تصریح کرد: پیش بینی کارشناسان این است رؤیت هلال ماه مبارک رمضان در غروب روز جمعه (6 تیرماه) در ایران منتفی خواهد بود. بنابراین انتظار ما این است که ماه مبارک رمضان، بر اساس همان روزی که در تقویم مشخص شده، روز یکشنبه آغاز شود. اما به هرحال استهلال همانند سال‌های گذشته انجام می‌شود.

وی گفت: بنا بر هیچ فتوایی شنبه هفتم تیرماه، اول ماه مبارک رمضان نیست.

موحدنژاد اظهار داشت: در تمام استان‌ها گروه‌های استهلال را داریم، اما در برخی استان‌ها مانند کردستان، کهگیلویه و بویراحمد، مازندران و گیلان به دلیل شرایط بد آب و هوایی، استهلال نداریم اما در استان‌های مانند تهران، خراسان، فارس و اصفهان گروه استهلال به صورت فعال‌تر حضور دارند، بنابراین پراکندگی گروه استهلال در تمام نقاط مختلف ایران وجود دارد.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ تیر ۹۳ ، ۱۰:۱۴
مجتبی مهرجو

بسم الله

امامت
از نظر شیعه امام باید داراى عصمت و علم به تمام حقایق و معارف و احکام شریعت و افضل مردم در همه کمالات انسانى به ویژه آنچه در راستاى اهداف و کارهای ویژه امامت و رهبرى است باشد.


در این مقاله دو بحث ابعاد گوناگون مرجعیت دینی ائمه اطهار (علیهم السلام) و موارد اختلاف شیعه و سنی در مسئله امامت بررسی می شود:

اختلاف شیعه و سنى درباره امامت چیست؟

به رغم آنکه شیعه و سنى هر دو امامت را امرى لازم و اجتناب ناپذیر مى دانند، و نیز اینکه هر دو تعاریف به ظاهر مشابهى از امامت دارند، اما در عین حال تفاوت هایى بنیادین در دیدگاه آنها وجود دارد که نشانگر دو هویت متفاوت تحت یک نام است. عمده این تفاوت ها عبارت است از:

یک. تفاوت در کارکرد امامت

امامت در نگرش شیعه تداوم راه نبوت در دوران خاتمیت و در نگاه اهل سنت صرفا یک تئورى حکومت است. از نظر شیعه و سنى پیامبر صلى الله علیه و آله حداقل داراى سه مقام بوده:

1. دریافت و ابلاغ وحى رسالى

2. تبیین معصومانه و بدون خطاى وحى

3. زمامدارى و مدیریت کلان جامعه اسلامى.

از نظر هر دو گروه پس از رحلت پیامبر، وحى رسالى - نه وحى به معناى الهام و تحدیث - براى همیشه قطع گردید و هیچ کس نمى تواند عهده دار چنین مقامى شود. اما دو مقام دیگر چه وضعى دارند؟ از نظر شیعه این دو مقام نیز بر عهده کسى است که خدا او را تعیین کرده است. چنین کسى همچون پیامبر گفتار و رفتارش عین دین و صواب است و بر همگان حجت مى باشد. بنابراین او مرجع دینى مردم است. اما مرجعى خطاناپذیر و وحدت بخش آراى متعارض، نه در حد یک مجتهد جایزالخطا. از طرف دیگر او عهده دار رهبرى و زعامت جامعه اسلامى است و فرمانش در امور سیاسى و اجتماعى واجب الاتباع مى باشد.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ تیر ۹۳ ، ۰۷:۵۱
مجتبی مهرجو

بسم الله

شفاعت


پس از آن‌که خدای متعال بر ما منت گذاشت و معرفت خودش را به هر پایه‌ای که لیاقتش را داریم، نصیب ما کرد، به تدریج زمینه‌ برای پیدا کردن محبت خدا فراهم می‌شود.

ولی ما انسان‌ها در اثر ضعف‌هایی که داریم، آن طور که باید و شاید درباره ارزش نعمت‌های خدا نمی‌‌اندیشیم. لحن قرآن در این باره این‌گونه است: وَجَعَلَ لَکُمُ الْسَّمْعَ وَالأَبْصَارَ وَالأَفْئِدَةَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ.[1] باید در باره‌ این نعمت‌ها بیاندیشید و ببینید که این‌ها چقدر ارزش دارد تا در مقام شکر آن بربیایید. ولی ما با این‌که ده‌ها بار این‌گونه آیه‌ها را می‌خوانیم، به راحتی آن‌ها را پشت گوش می‌اندازیم و چند دقیقه‌ فکر نمی‌کنیم که این‌ها چه نعمت‌های عظیمی است.

تنها زمانی که یکی از این نعمت‌ها به خطر بیافتد، شوکی به ما وارد می‌شود و به اهمیت آن‌ پی می‌بریم. ولی خداوند از آن‌جا که می‌داند پلکان ترقی و تعالی ما محبت اوست، کوتاهی‌های ما را نادیده می‌گیرد و باز نعمت‌هایش را به یاد ما می‌آورد و به پیغمبرانش نیز دستور می‌دهد که نعمت‌های مرا برای مردم ذکر کنید تا آن‌ها مرا دوست بدارند. گاهی نیز خداوند از انسان‌ها گله می‌کند که وَقَلِیلٌ مِّنْ عِبَادِیَ الشَّکُورُ؛[2] با این همه تأکید خداوند بر شکر، اما انسان‌‌های شکرگزار بسیار کم هستند.

یکی از راههای که باعث می شود ما دچار غفلت نشویم و همواره به یاد خداوند باشیم دوستی با دوستداران خداوند متعال است بنابراین ما باید به محبت دوستان خدا بها بدهیم و در درجه اول هر مۆمنی را دوست داشته باشیم. حال اگر این مۆمن از ذریه پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله باشد، از آن‌جا که انتساب بیشتری نسبت به اولیای او دارد، به او محبت بیشتری تعلق می‌گیرد.

 بعد از آن، هر چه تقوا و علمش بیشتر باشد، محبت انسان بیشتر می‌شود تا جایی که بزر‌گ‌ترین علما را فقط به خاطر این‌که نوکر کوچکی برای وجود مقدس ولی عصر اروحنافداه هستند دوست می‌دارد.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ تیر ۹۳ ، ۰۷:۵۰
مجتبی مهرجو

بسم الله


اگر می‌خواهیم عاقبت به خیر شویم و یک زندگی روشنی در دنیا و روشن‌تر در آخرت داشته باشیم، باید روح ما نورانیت داشته باشد. و الاّ اگر روح کدر شد و قساوت پیدا کرد، آنگاه نمی‌تواند ما را راهنمایی کند و اگر می‌خواهیم راهنمای ما و عقل ما و درایت و فکر ما باشد، باید قساوت دل نداشته باشیم....
گناه
... و الاّ به قول قرآن دل مریض می‌شود و رستگار شدن آن مشکل است: «فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزَادَهُمُ اللَّهُ مَرَضاً»[1]

 این قساوت مراتبی دارد؛ یک مرتبه آن این است که شیرینی رابطه با خدا از ما گرفته می‌شود و به جوان‌ها گفتم: خیال نکنید این حالت چیز عادی باشد. وای به کسی که از نماز لذت نبرد. وای به کسی که از خدمت به خلق خدا لذت نبرد.

مرتبه دیگر قساوت این است که رابطه با خدا برای او سنگین می‌شود. مثلاً نماز برای او سنگین است. یک ساعت نشستن و حرف‌های بی‌معنا زدن برایش شیرین است، اما وقتی به نماز می‌رسد، نماز برای او سنگین است. به خاطر یک جشن عروسی حاضر است میلیون‌ها خرج کند، اما وقتی به خمس رسید، خمس برایش سنگین است. این علامت قساوت است و قرآن می‌فرماید: وای به این: «فَوَیلٌ لِلْقَاسِیةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِکْرِ اللَّهِ»[2]

تا اینجا هفته گذشته فی الجمله صحبت کردم.

مرتبهء چهارم قساوت دل، در سر حدّ کفر است و این است که در اثر گناه، نفس لوّامه از انسان گرفته شود. روح ما سه مرتبه یا بیشتر دارد؛ یک مرتبه را که به آن فطرت می‌گوییم و این است که عمق جان انسان می‌گوید: «لا اله الاّ الله». گاهی هم فکر می‌کنیم و تفکّر و تعقّل داریم و به آن عقل می‌گوییم. گاهی هم دل ما کار می‌کند و به آن وجدان اخلاقی می‌گوییم و قرآن به آن نفس لوّامه می‌گوید. قرآن به نفس لوّامه خیلی اهمیت داده و حتی به آن قسم خورده است؛ یعنی از بس آن را مقدّس دانسته، به آن قسم خورده است.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ تیر ۹۳ ، ۰۷:۳۲
مجتبی مهرجو

بسم الله


هنگامی که پای صحبت بزرگان اخلاق می نشینیم و از آن ها طلب ذکر یا عملی برای حل مشکلات مادی و معنوی مان می کنیم، توصیه آن بزرگواران معمولا ذکر اذکاری با تعدادی خاص در مدت زمانی معین (و یا غیرمعین) و یا انجام عملی به صورت مداوم است. علت این مداومت بر بیان اذکار و یا انجام اعمال چیست؟


ذکر

برترین کار، با دوام‌ترین آن هاست، هر چند اندک باشد برای شکوفایی استعدادهای نهفته انسانی و رسیدن وی به هدف آفرینش، مهم‌تر از انجام اصل عمل صالح، تداوم بخشیدن به آن است؛ چرا که شروع یک کار، اگر چه جرأت و شهامت و اراده می‌خواهد، ولی ادامه و استمرار آن، از آنجا که با سختی‌ها و کارشکنی‌ها و یأس آفرینی‌ها و وسوسه‌های شیطانی همراه است، اهمیّت بیشتری دارد و صبر و استقامت سالک الی الله را بیشتر نمایان می سازد.

امام باقر (علیه السلام) می فرمایند: «ما من شیء أحب إلی الله من عمل یداوم علیه، و إن قلّ»(1): هیچ چیز نزد خداوند، محبوب‌تر از کاری نیست که بر آن مداومت شود، هر چند اندک باشد.

لذا در پاداش و اثر داشتن عمل نیز، باید خط نهائی و مرحله پایانی آن را در نظر گرفت نه نقطه شروع را چرا که بیشترین بهاها و ارزشها، از آنِ تداوم اعمال صحیح است نه شروع آنها. به گفته مشهور «حساب محصول را سرِ خرمن می‌رسند» و «جوجه را بایدآخر پاییز شمرد.»  

راز تشویق به تکرار اذکار اساساً مفاهیم دینی به گونه ای هستند که باید به دل بنشینند. فرق ایمان با علم نیز همین است. علم را انسان به صورت ذهنی یاد می گیرد. اما معرفت باید با قلب انسان دریافت شود. ایمان یک باور عمیق روحی است و اتفاقی است که باید در قلب انسان رخ دهد. بنابراین انتقال مفاهیم دینی با جان مخاطب ارتباط دارد .

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ تیر ۹۳ ، ۰۷:۳۱
مجتبی مهرجو

بسم الله

زهد


هدف غایى عرفان حقیقی، وصول به مرتبه «توانایى نفس به معرفت حق» است و این معرفت برآمده از «عمل» است، نه برگرفته از درس و بحث و مبتنى بر «مجاهده و ریاضت» است، نه نتیجه استدلال و چون و چرا کردن!

چنین عرفانى، مورد تأیید اسلام و آموزه‏هاى قرآنى و روایى آن است؛ این طریقى است که ابراهیم خلیل آن را طى نمود: «وَ کَذلِکَ نُرِی إِبْراهِیمَ مَلَکُوتَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ»( انعام/75). درک ابراهیم جنبه مفهومى نداشت؛ بلکه شهودى بود و این شهود غیر از شهادتى است که آدمى در عالم ماده، نسبت به اجسام دارد. چنین معرفت و علمى، خواسته امامان معصوم‏علیهم السلام نیز بود؛ چنان که در دعاهاى معروف و مشهور به این عبارت‏ها بر مى‏خوریم: «وانر ابصار قلوبنا بضیاء نظرها الیک»؛«و ارزقنى النظر الى وجهک الکریم»؛ «لاتحرمنى النظر الى وجهک»( مناجات شعبانیه) و...

تفاوت سه واژه « زاهد و عابد و عارف »از نظر بوعلی :(مرجع – باب دوم)

آنکه از تنعم دنیا،( یعنی از نعمتهای دنیایی ) روگردانده است « زاهد » نامیده میشود. آنکه بر انجام عبادات از قبیل نماز و روزه و غیره مواظبت دارد به نام « عابد » خوانده میشود. و آنکه ضمیر خود را از توجه به غیر حق بازداشته و متوجه عالم قدس کرده تا نور حق بدان بتابد به نام « عارف » شناخته میشود. البته گاهی دو تا از این عناوین یا هر سه در یک نفر جمع میشود.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۱ خرداد ۹۳ ، ۰۷:۲۹
مجتبی مهرجو

بسم الله

اگر انسان محبوب حق نبود و مورد لطف و عنایت حضرت دوست قرار نداشت، به عبادت و بندگى خدا دعوت نمى‏ شد.

خط عبودیت و بندگى، نسبت به وجود مقدس حضرت حق تعالى برترین و والاترین نعمت و حقیقتى است که حضرت اللّه، محض محبت و عشق و عنایت و لطف نسبت به بنى آدم، براى انسان قرار داده است.

 

بدون شک، اگر انسان محبوب حق نبود و مورد لطف و عنایت حضرت دوست قرار نداشت، به عبادت و بندگى خدا دعوت نمى‏ شد.

عبادت عبد نسبت به خداوند، هدف مقدس حضرت بارى تعالى از خلقت انسان است و آن هم از باب نیاز و احتیاجى است که، انسان براى رشد و کمال و تأمین خیر دنیا و آخرت به آن دارد.

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۰ خرداد ۹۳ ، ۱۶:۴۴
مجتبی مهرجو

بسم الله

آیت الله شیخ حسنعلی نخودکی

مرحوم آیت‌الله حسنعلی اصفهانی مشهور به «شیخ نخودکی» در طول 8 دهه عمر پربرکت خود کرامات بسیاری را رقم زد که مهم‌ترین آن‌ها تشرّف نزد امام علی‌بن موسی‌الرضا(علیه السلام) است. این کرامت‌ها در سایه انس با قرآن و خواندن نماز اول وقت حاصل شد.

شیخ حسنعلی اصفهانی(ره) فرزند علی اکبر فرزند رجبعلی مقدادی اصفهانی(ره)، در خانواده زهد و تقوی و پارسائی چشم به جهان گشود، پدر وی مرحوم ملاّ علی اکبر، مردی زاهد و پرهیزگار و معاشر اهل علم و تقوی و ملازم مردان حق و حقیقت بود و در عین حال از راه کسب، روزی خود و خانواده را تحصیل می کرد و آنچه عاید او می شد، نیمی را صرف خویش و خانواده می کرد و نیم دیگر را به سادات و ذراری حضرت زهرا علیها السلام اختصاص می داد.
 
در سال 1269 هجری قمری، دختری به وی عنایت شد که مادرش تا چهار ماه پس از وضع حمل حتی قطره ای شیر در سینه نداشت و آنچه دوا و دعا کردند، مؤثر نیفتاد. تا یکی از دوستان، او را به سوی مردی صاحب نفس به نام حاج محمد صادق تخته پولادی هدایت کرد.
 
ملاعلی اکبر به دلالت دوست خود، به حضور حاجی رسید و عرض حاجت نمود. حاجی به وی دستور داد تا هر چه دعا و دوا برای زوجه اش گرفته است، از وی دور سازد و خود،  در حبّه نباتی بدمید و فرمود تا آن را به زوجه خود بخوراند. با انجام دستور حاجی، پس از ساعتی شیر از سینه زن جریان یافت و به خارج راه گشود و همین امر سبب ارادت فراوان ملا علی اکبر به مرحوم حاج محمّد صادق(ره) گردید و مدت بیست و دو سال خدمت ایشان را به عهده گرفت و در این مدت، تحت تربیت و ارشاد وی به مقاماتی معنوی نائل آمد. 
 
ملا علی اکبر در شهر، به کسب خود اشتغال می ورزید و در عین حال حوایج آن مرد بزرگ را نیز فراهم می ساخت و شبهای دوشنبه و جمعه به خدمت او می رفت و در تخت پولاد بیتوته می کرد.
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۰ خرداد ۹۳ ، ۱۶:۴۲
مجتبی مهرجو
بسم الله

شورای روابط اسلامی آمریکایی در پاسخ به تبلیغات ضدقرآنی اخیر یک گروه اسلام‌ستیز در واشنگتن، اقدام به طراحی آیه‌ای از قرآن کریم با موضوع وحدت بین ادیان بر روی اتوبوس‌های این شهر کرد.

به گزارش سرویس دینی جام نیوز، چندی پیش گروه «توقف اسلامی‌سازی آمریکا»، به ریاست «پاملا گلر»، یهودی افراط‌گرای آمریکایی، اقدام به نصب تبلیغاتی علیه قرآن کریم بر روی اتوبوس‌های واشنگتن دی‌سی کرد.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۰ خرداد ۹۳ ، ۱۶:۴۰
مجتبی مهرجو

بسم الله


به قدری گناه کرده ام که حتی روی این را ندارم که یک بار دیگر نام مبارک خداوند را به زبان بیاورم و رو به درگاهش کنم، همه توبه ها و قول و قرارهایم را نادیده گرفته و باز به ذلت گناه افتاده ام از تنهایی و بی کسی و بی خدا بودن در حال خفه شدن و مرگ هستم چگونه باز خداوند را در کنار خودم حس کنم؟ آیا او از من متنفر است؟
دعا
مهربانی و دلسوزی او چنان است که حتی راضی نمی‌شود، بنده گنه کار و خطاکار نیز آبرویش ریخته شود و نزد فرشتگان بی‌آبرو شود. او خود در حدیثی قدسی می‌فرماید: اگر کسانی که از من روی برمی‌گردانند، بدانند چقدر به آنها علاقه دارم، هر آینه از شوق جان می‌سپردند. این حدیث به خوبی نشان می‌دهد که خدا چقدر نسبت به بندگان گناهکار خود رئوف است و چقدر به آنها علاقه دارد.

با این توضیح معلوم است که خدا حساب شخصی را که اغفال شده و درگیر احساسات شده، یا در اثر تربیت نادرست یا محیط اجتماعی فاسد، به راه نادرست کشیده شده، از سایر افراد جدا می‌کند. با آنها به گونه‌ای دیگر برخورد می‌کند. پس ما نباید بیش از حد معمول نگران باشیم.

البته خدا خود، حجت را بر افراد تمام می‌کند و حتی نسبت به جوانهایی که در ظاهر می بینیم اغفال شده‌اند، با وسیله‌های مختلف آگاهی بخشی می‌کند. خود او فرموده:«إن علینا للهدی». هدایت انسانها بر عهده ما و وظیفه ماست. این انسان است که با اختیار خود گاه به راست می‌آید؛ و گاه عصیان می‌کند و گمراه می‌شود.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۰ خرداد ۹۳ ، ۱۶:۳۶
مجتبی مهرجو