روح الله مهرجو استاد دانشگاه و کارشناس ارتباطات و پژوهشگر حوزه اجتماعی

روح الله مهرجو استاد دانشگاه و  کارشناس ارتباطات و پژوهشگر حوزه اجتماعی

این وبلاگ کاملا شخصی می باشد
mehrjoor.ir

بایگانی
آخرین نظرات

نکاتی بسیار جالب در مورد کعبه و مسجد النبی

چهارشنبه, ۸ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۹:۳۴ ق.ظ

مقدمه

حج در فقه اسلامی اسماعیلیه رکن ششم می باشد به نظر آنان، قرآن، شریعت و احکام، ظاهر و باطنی دارد؛ بدین جهت آنان برای مناسک حج تأویلاتی دارند که در این نوشتار به آن اشاره می شود.

 

تأویلات حج و حرمین

اسماعیلیان دروزی حج را به معنی "رها کردن کارهای بد و رفتن به سوی کارهای خوب" می نامند و رفتن به مکه را لازم نمی‌دانند. مستعلیان و نزاریان، دیدار امام و داعیان را بالاتر و مهم تر از تمام زیارت‌ها می‌دانند. تأویل احکام و مناسک حج و آیات و روایت‌های مربوط به آن نیز مانند بسیاری دیگر از آیات و روایت‌ها و احکام دینی، بازتابی گسترده در منابع اسماعیلیان دارد. مهم‌ترین موارد این تأویلات از این قرارند:

1. مدینه: منابع فریقین روایتی را با برخی تفاوت‌ها گزارش کرده‌اند که بر پایه آن، رسول خدا(صلی الله علیه و آله) ضمن مقایسه خویش با حضرت ابراهیم(علیه السلام) و نیز مدینه با مکه، محدوده‌ای ویژه از شهر مدینه را حرم خویش خواند و از آزار، صید و قطع درختان آن پرهیز داد.(1)قاضی نعمان معنای باطنی مکه را دین و دعوت ابراهیم(علیه السلام) شمرده و مدینه را دعوت و شریعت پیامبر گرامی(صلی الله علیه و آله) دانسته و صیدهای مدینه را مخالفانی قلمداد کرده است که در پی احتجاج، ادله داعیان را پذیرفته‌اند و دفاعی ندارند و نباید با آزار آنها مایه رویگردانی‌شان از شریعت پیامبر(صلی الله علیه و آله) را فراهم ساخت؛ بلکه باید با آنان با رفق و مدارا رفتار کرد تا ایمان آنان کاملاً استوار و پا برجا شود.(2)

2. مسجد نبوی: تأویل مساجد، مبلغان و داعیان الی الله هستند که همانند مساجد از لحاظ فضیلت مراتب گوناگون دارند. بر همین اساس، معنای باطنی مسجد نبوی را امام علی(علیه السلام) دانسته‌اند که بزرگ‌ترین داعی و واسطه میان مردم و ایشان است. با توجه به معنای باطنی نماز که دعوت به سوی خدا و اطاعت است، فضیلت نماز در مسجد پیامبر(صلی الله علیه و آله)همانند فضیلت دعوتگری امام علی(علیه السلام) و پیروی از او است که نسبت به دعوت و اطاعت داعیان دیگر، فضیلتی بیشتر دارد؛ زیرا وی «اساس» ائمه هدایت است. معنای باطنی قبر پیامبر(صلی الله علیه و آله) و زیارت آن، خود ایشان و زیارت او است. از آداب حج این است که حج‌گزار در آغاز به زیارت شهر مدینه رود، در کنار قبر پیامبر(صلی الله علیه و آله) دعا کند و بر وی سلام فرستد. معنای باطنی آن این است که مسلمان در آغاز باید به ظواهر شریعت پردازد و بر پایه آن دعا کند و به آن اقرار و باور ورزد. نیز غسل ورود به مدینه، پاک شدن از گناهان است.(3)

فرمان خداوند به انجام حج تمتع و عمره را در باطن به معنای فرمان شناخت امام و حجت می‌دانند و حج و عمره را به جست‌وجو برای شناخت امام و حجت وی تأویل می‌کنند. آمدن حاجیان از سرزمین‌های گوناگون برای حج، در باطن به معنای آمدن مردم از هر سو برای بیعت با امام است

3. کعبه: بر پایه روایتی، کعبه روبه‌روی خانه‌ای به نام بیت المعمور در آسمان قرار دارد. آدمیان بر گرد کعبه و فرشتگان بر گرد بیت المعمور طواف می‌کنند. اسماعیلیه بیت المعمور را به امام، آسمان را به جایگاه امام، و نفوس خلایق را به چیزهای زیر آسمان تأویل می‌کنند که زیر نظر و تربیت امام است.(4) چهار رکن کعبه، نماد موسی، عیسی، محمد(صلی الله علیه و آله) و قائم آل محمد هستند. حجر اسماعیل به شکل نیم دایره از دو طرف به دو رکن کعبه منتهی شده است. با توجه به معنای لغوی حِجر یعنی منع، منتهی شدن حجر به این دو رکن به معنای ممنوع بودن پیروی از شریعت موسی و عیسی پس از بعثت پیامبر گرامی(صلی الله علیه و آله) است. بر همین اساس، بر خلاف رکن یمانی و رکن حجرالاسود، دو رکن دیگر استلام نمی‌شوند. رکن حَجَر نماد پیامبر گرامی(صلی الله علیه و آله)، حجرالاسود نماد اوصیای وی و رکن یمانی نماد امام قائم است. در رکن یمانی، حَجَری نیست؛ زیرا امام قائم واپسین امام و صاحب قیامت است و وصی ندارد.(5)

حج آداب و اخلاق الہی کا جلوہ

 

4. حج: قرآن کریم حج تمتع را به شرط استطاعت واجب می‌خواند: {وَ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَیْهِ سَبیلاً} (6) و درباره به جای آوردن حج تمتع و عمره می‌فرماید: {وَ أَتِمُّوا الْحَجَّ وَ الْعُمْرَةَ لِلَّهِ} (7) اسماعیلیان ذیل این آیات، فرمان خداوند به انجام حج تمتع و عمره را در باطن به معنای فرمان شناخت امام و حجت می‌دانند و حج و عمره را به جست‌وجو برای شناخت امام و حجت وی تأویل می‌کنند.(8) آمدن حاجیان از سرزمین‌های گوناگون برای حج، در باطن به معنای آمدن مردم از هر سو برای بیعت با امام است.(9)

5. زاد و راحله: برای رسیدن به کعبه، زاد و راحله لازم است. تأویل زاد، دانش؛ و تأویل راحله، حجت و داعی است.همان‌گونه که بی‌زاد و راحله نمی توان به کعبه رسید، امام نیز بدون دانش، حجت و داعی قابل دسترسی نیست.(10)

6. میقات و احرام: ناصر خسرو میقات‌های چهارگانه را که حاجی باید در یکی از آن‌ها مُحرِم شود، نماد چهار حجت دانسته است که همواره با امام همراه هستند؛ همان‌گونه که برای رسیدن به کعبه، باید در یکی از میقات‌ها محرم شد و از طریق آن به سوی مکه رفت.(11)مردم جز از طریق یکی از آن‌ها نمی‌توانند از دانش امام بهره‌مند شوند. قاضی نعمان با اشاره به میقات‌های پنج‌گانه، معنای باطنی آن را شرایع پنج‌گانه نوح، ابراهیم، موسی، عیسی: و محمد(صلی الله علیه و آله) دانسته است.(12)

اسماعیلیه بیت المعمور را به امام، آسمان را به جایگاه امام، و نفوس خلایق را به چیزهای زیر آسمان تأویل می‌کنند که زیر نظر و تربیت امام است

هنگامی که حاجی محرم شود، باید لباس‌های دوخته را از تن درآورد؛ سر خویش را نپوشاند و با همسرش نزدیکی نکند. حرمت آمیزش با همسر، نماد عدم جواز سخن گفتن با غیر است. آن‌گاه که مۆمن به دیدار امام توفیق یابد، نباید با غیر او هم‌سخن شود.(13) تأویل بدن حاجی، عقاید مۆمن؛ و کندن لباس‌های دوخته به معنای آشکار ساختن عقاید است.غسل احرام، دو رکعت نماز و تلبیه آن، به ترتیب، به معنای پذیرش دانش بیان، اقرار به امام و حجت و اجابت دعوتِ راهنما برای رسیدن به امام تأویل شده است. حرمت شکار و کشتن حیوان، آمیزش، بریدن درخت، کوتاه کردن ناخن، خاراندن بدن و کشتن شپش بدین معناست که هر کس به دیدار امام دست یابد، پیمان گرفتن از کسی، سخن گفتن با دیگری، احتجاج کردن با مخالفان، بیزاری جستن از خویشاوندان، داوری کردن با کسی درباره «ولی» خود و مقهور ساختن دیگری با مناظره بر وی حرام هستند.(14)

7. طواف و نماز آن: معنای باطنی طواف، ارتباط با امام و پناه بردن به او؛ و تأویل وضو و طهارت در هنگام طواف، پاکی از گناهان است. کسی که شایستگی ارتباط با امام زمان خود را می‌یابد، باید از هر‌گونه عیب و آلودگی مبرّا باشد.(15)هفت دور طواف پیرامون کعبه به معنای اقرار به هفت ناطق و هفت امامی است که در دوره میان دو ناطق می‌آیند.(16)خواندن دعا و تلاوت قرآن در حال طواف به معنای جواز گفت و شنود درباره علوم باطنی برای داعیان و پیروان دعوتِ حق است.(17)

 

کلام آخر

ظاهرا اسماعیلیان خواسته‌اند همه‌ی امور شریعت را به ترازوی عقل و استدلال بسنجند و آنچه عقل از دریافت آن عاجز است نیز در حوزه‌ی عقل و استدلال قرار دهند، بدین سبب، آنها را تأویل کرده‌اند.

 

پی نوشتها:

1ـ مسند احمد، ج1، ص169؛ بحار الانوار، ج96، ص378.

2ـ تأویل الدعائم، ج3، ص155، 195-196.

3ـ همان، ج3، ص156-157.

4ـ وجه دین، ص228-229.

5ـ تأویل الدعائم، ج3، ص211.

6ـ آل عمران/97.

7ـ بقره/196.

8ـ تأویل الدعائم ، ج3، ص150-151.

9ـ همان، ج3، ص172، 183-184.

10ـ وجه دین، ص229.

11ـ همان، ص230-231.

12ـ تأویل الدعائم، ج3، ص158.

13ـ وجه دین، ص229-230.

14ـ همان، ص230-231.

15ـ تأویل الدعائم، ج3، ص223-224.

16ـ همان، ج3، ص219.

17ـ همان، ج3، ص222.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">