روح الله مهرجو استاد دانشگاه و کارشناس ارتباطات و پژوهشگر حوزه اجتماعی

روح الله مهرجو استاد دانشگاه و  کارشناس ارتباطات و پژوهشگر حوزه اجتماعی

این وبلاگ کاملا شخصی می باشد
mehrjoor.ir

بایگانی
آخرین نظرات

علل قطع سیم اتصال آدم ها از یکدیگر چیست؟

جمعه, ۳۰ خرداد ۱۳۹۳، ۰۷:۲۹ ق.ظ

بسم الله


خیلی از اوقات در زندگی انسان هایی را دیده ایم که از ارتباطات خیلی به قول ما عاشقانه، صمیمی و پر محبت برخوردار بوده اند اما بعد از مدتی ارتباطشون رو قطع می کنند و همه چیز رو رها می کنند.

به نظر شما چه چیزی باعث می شود که یک آدم، کلا از آدم های دیگر ببرد و همه را رها کند؟ با اینکه در فطرتش این وجود دارد که در جمع باشد و اجتماعی زندگی کند!


ارتباط

علل قطع ارتباطات، می تواند مختلف باشد؛

در روایتی از معصوم چهار عمل به عنوان قطع کننده روابط، شمرده شده است. امام صادق علیه السلام می فرماید: ان أردت أن یصفو لک ود أخیک فلا تمازحنه و لا تمارینه و لا تباهینه و لا تشارنه»؛ اگر می خواهی دوستی برادرت با تو صاف و زلال و بی آلایش بماند، با او شوخی، جدل، مفاخره و مخاصمه نکن.

اولین عامل قطع، شوخی کردن است.

دومین عامل قطع، جدل کردن است.

سومین عامل قطع، فخر کردن است.

چهارمین عامل قطع، کشمکش کردن است. (بحار الانوار، ج 75، ص 350)

در ادامه به مبحث شوخی می پردازیم.

سۆال:

با توجه به این روایت یعنی نباید با دیگران شوخی کنیم چون شوخی یکی از عوامل قطع ارتباط است؟ چطور؟

با اینکه به ما می گویند که شوخی کردن پسندیده است و از اخلاق پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم بوده است؟

در حدیثی که ذکر شد، شوخی کردن به عنوان عامل قطع ارتباط معرفی شده است. در بعضی احادیث هم عکس این مطلب، در مورد شوخی گفته شده است مثلا: یونس شیبانی از امام صادق علیه السلام نقل کرده که آن حضرت پرسید:‌ است شوخی و مزاح کردن شما با یکدیگر؟ گفتم: اندک است. حضرت با لحنی عتاب آمیز فرمود:‌ با هم مزاح و شوخی ندارید؟ فان المداعبة من حسن الخلق»؛ شوخی و مزاح، بخشی از خوشرفتاری و حسن خلق است و تو می خواهی از این طریق، سرور و شادی بر دل برادرت وارد کنی، پیامبر هم با افراد شوخی می کرد، می خواست آنها را شادمان سازد. (بحار الانوار، ج 16، ص 298)

علت بیان این تعبیرهای در ظاهر ضد، از طرف حضرات معصومین علیهم السلام این است که موارد و مصادیق شوخی ها فرق می کنه و احادیث هر دسته، ناظر به برخی از موارد مزاح و شوخی است؛ مثلا بعضی از احادیث که از شوخی کردن منع می کنند، ناظر به کثرت شوخی و افراط کردن در آن هستند و از طرف دیگر احادیثی که به این امر تشویق می کنند، ناظر به شوخی با حد و اندازه هستند و ...

از موضوع های مرتبط با حسن خلق، موضوع مزاح است. البته شوخی به اندازه ای که موجب زدودن اندوه از دل مومن و شاد کردن او باشد و به گناه، زیاده روی، جسارت و سخنان زشت نیانجامد، پسندیده است. سخنان پیشوایان دین در این باره مبیّن همین امر است.

شوخی و مزاح، بخشی از خوشرفتاری و حسن خلق است و تو می خواهی از این طریق، سرور و شادی بر دل برادرت وارد کنی، پیامبر هم با افراد شوخی می کرد، می خواست آنها را شادمان سازد

پیامبر اسلام فرمودند: «اِنّی لَاَ مْزَحُ وَ لا اَقُولُ اِلاّ حَقّاً؛ من شوخی می‏ کنم؛ ولی جز سخن حق نمی‏ گویم». [بحار الانوار 16/295]

همچنین از ایشان نقل شده که فرمودند: «خداوند، انسان شوخ طبعی را که در شوخی خود راستگو باشد، مۆاخذه نمی‌کند». [نهج الفصاحه، ح 160]

به مقتضای آداب و تعالیم جامع اسلام و سنت گرامی پیامبراکرم مزاح و شوخی تا زمانی که با گناه دیگری مانند تحقیر، تمسخر، افترا و... همراه نباشد، بلکه صرفاً جهت مسرور نمودن برادر دینی باشد کاری است پسندیده و مطلوب.

در روایت دیگری آمده که: «کان رسول الله یداعب الرجل یرید ان ‏یسره‏» پیامبر با انسان به قصد آن که شادمانش سازد شوخی می‌کرد. [لسان العرب، ج1، ص: 376]

نکته قابل دقت این است که پیامبر خود مزاح را آغاز می‌کرد و برآن بود تا بدین وسیله سرور و نشاط را در یارانش زنده نگه دارد.

رسول اکرم ضمن سفارش کردن یاران خویش به شوخ طبعی و مزاح، خود نیز با آنان شوخی می‌کرد؛ امیرالمۆمنین (علیه السلام) در این باره می‌فرماید:

(کان رسول الله لَیسُرُّ الرَُّجلَ مِنْ اَصْحابِهِ اِذا رَاهُ مَغْمُوماً بالمُداعِبَةِ وکانَ یقُولُ اِنَّ اللّهَ یبْغِضُ الْمُغَبَّسَ فی وَجْهِ أخیهِ؛

پیامبر اسلام هرگاه مردی از اصحابش را غمگین می‌یافت او را با شوخی خرسند می‌ساخت و می‌فرمود: خداوند دشمن دارد کسی را که در روی برادرش چهره درهم کشد). [سنن النبی (صلی الله علیه وآله)، ص 128]

در سیره آن حضرت هم آمده که رسول گرامی با وجود آن هیبت و متانت و عظمت الهی که در وجود او تجلی داشت، همواره لبخندی برلب داشت و گاهی با اصحاب خود شوخی نموده و با آنها به گفت و شنود می‌پرداخت. امام صادق (علیه السلام) در قسمتی از پاسخ به سوال یکی از یارانش که پرسیده بود (آیا رسول خدا با کسی مزاح می‌کرد) فرمود: «از رافت و مهر آن حضرت این بود که با اصحاب خود مزاح می‌کرد تا عظمت و بزرگیش دل آنان را نگیرد و بتوانند به او نگاه کنند و حوائج خود را بر زبان آورند» و سپس فرمود: «رسول اکرم زمانی که یکی از اصحاب را غصه دار می‌دید با مزاح و شوخی کردن او را مسرور می‌نمود و می‌فرمود: «خداوند کسی را که به ترشرویی با برادرانش روبرو شود دشمن دارد». [کشف الغمة، ج 2، ص 333]

حضرت علی علیه السلام برداشت کردم که در حکمت 450 نهج البلاغه فرموده اند: «ما مَزَحَ امرُۆٌ مَزحَةً الّا مَجَّ مِن عَقلِهِ مَجَّةً» هیچ کس شوخی بی جا نکند، جز آنکه مقداری از عقل خویش را از دست بدهد

رسول خدا با یاران خود در فضایی مملو از وقار و متانت بودند و هرگز اجازه نمی‌دادند تا حقایق و مسائل مهم و جدی با شوخی و مزاح مورد اهانت قرار گیرد و می‌فرمودند: «تفریح کنید و سرگرمی داشته باشید زیرا دوست ندارم که در دین شما خشونتی دیده شود».

 

ویژگی‌ها، بایسته ها و حدود شوخی

1. شوخی آری کلام قبیح نه!

پسندیده بودن مزاح، دلیل تجویز جسارت و بی ادبی نیست. هنگام شوخی، نباید سخنان زشت و دور از اخلاق اسلامی بر زبان انسان جاری شود؛ زیرا به تعبیر امام علی علیه السلام: «سلاح اللِّئامِ قُبْحُ الْکَلامِ؛ زشت ‏گویی، شیوه فرومایگان است». [ینابیع المودة، ج 3،ص.159]

2. رعایت حدود برای جلوگیری از گستاخی دیگران

از روایات بدست می‌آید که شوخی ای مناسب آن است که در آن دشنام و ناسزا نباشد ایجاد بغض و کینه نکند و در شوخی اعتدال رعایت شود. شوخی به صورت کسب و کار قرار نگیرد و موجب پرده دری و بی‌حیایی و پررویی دیگران نشود؛ زیرا صادق آل محمد فرمود: «شوخی که باعث گستاخی و پررویی مردم نسبت به تو شود آن را به جا نیاور».

شخصی به نام یونس شیبانی می‌گوید: «امام صادق (علیه السلام) از من پرسید: «مزاح شما با یکدیگر چگونه است؟ عرض کردم: بسیار اندک! حضرت فرمود: «این گونه نباشید؛ زیرا مزاح کردن، [نشانه] حسن‏خلق است و تو می ‏توانی به وسیله آن، برادر دینی‏ات را شادمان کنی. پیامبر نیز با افراد شوخی می‏کرد و منظورش، شاد کردن دل آنان بود».

دوستی
تأثیر مزاح و شوخی بی مورد

برای اینکه بدانید اصل این عمل چه اندازه از نظر اسلام مذموم است به این حدیث از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم توجه کنید:

«ان الرجل لیتکلم بکلمة فیضحک بها جلساۆه یهوی بها أبعد من الثریا» (المحجة البیضاء، ج 5، ص 232)

گاهی انسان سخنی می گوید تا هم محفلان خود را بخنداند، ولی همان سخن، او را از [از نظر هلاکت و بدبختی] به دورتر از ثریا ساقط می کند.

برای اینکه معلوم شود چگونه شوخی، پرده ها را می درد و مردم را نسبت به یکدیگر گستاخ و بی شرم می سازد، چند روایت ذکر می شود:

رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرموده است:

«کثره المزاح تذهب بماء الوجه» (بحارالانوار، ج 76، ص 58)

شوخی زیاد آبرو را می برد.

امام عسکری علیه السلام فرموده است:

«لا تمار فیذهب بهاۆک و لا تمازح فیجترأ علیک» (تحف العقول، ص 486)

جدال نکن که شخصیتت می رود و شوخی نکن که بر تو گستاخ می شوند.

حمران بن اعین گوید: خدمت امام باقر علیه السلام شرفیاب شدم و عرض کردم: به من وصیتی بفرما. امام فرموده است:

«أوصیک بتقوی الله و ایاک والمزاح فانه یذهب هیبة الرجل و ماء وجهه» (بحارالانوار، ج 76، ص 60)

تو را به پرهیزکاری سفارش می کنم، و دیگر آنکه مبادا شوخی کنی که شوخی هیبت و آبروی مرد را می برد.

علی علیه السلام فرموده است:

«لا تمازحن صدیقا فیعادیک و لا عدوا فیۆذیک» (غررالحکم، ص 826)

با دوست شوخی نکن که دشمنت می شود و با دشمن شوخی نکن که تو را می آزارد.

پیامبر اسلام هرگاه مردی از اصحابش را غمگین می‌یافت او را با شوخی خرسند می‌ساخت و می‌فرمود: خداوند دشمن دارد کسی را که در روی برادرش چهره درهم کشد)

در حدیث دیگری می فرماید:

«من کثر مزاحه لم یخل من حقد علیه او استخفاف به» (همان، ص 717)

کسی که زیاد شوخی کند به کینهء اشخاص یا استخفاف و خوار کردن آنان دچار می گردد.

همچنین در وصیتی که امیرالمۆمنین علیه السلام به فرزندش امام حسن علیه السلام کرده است می فرماید:

«المزاح تورث الضغائن»(کشف المحجة (ط نجف)، ص 170)

شوخی کردن کینه ها ایجاد می کند.

در این زمینه سخنان فراوانی از رهبران بزرگوار ما رسیده است و با بیانهای مختلف این نکته را تذکر داده اند که شوخی و مزاح با ایجاد دشمنی و کینه میان افراد موجب دریده شدن پرده های اجتماعی گشته، مردم را نسبت به یکدیگر گستاخ و بی شرم می سازد. به این دلیل که اغلب افراد در برابر شوخی دیگران تاب تحمل ندارند تا آن را نادیده گرفته و از آن بگذرند؛ در نتیجه به فکر عکس العمل می افتند و آن وقت است که به کینه ها و عداوتها و بالأخره زد و خوردها منجر می شود. بلی، در احوالات بزرگان دین این گونه بزرگواری ها به چشم می خورد که در برابر شوخی و مزاح دیگران با بزرگواری از آنها اغماض می فرمودند.

سخن را با کلامی از امیر مۆمنان علی علیه السلام به پایان می رسانیم:

حضرت علی علیه السلام برداشت کردم که در حکمت 450 نهج البلاغه فرموده اند:

«ما مَزَحَ امرُۆٌ مَزحَةً الّا مَجَّ مِن عَقلِهِ مَجَّةً»

هیچ کس شوخی بی جا نکند، جز آنکه مقداری از عقل خویش را از دست بدهد.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">