روح الله مهرجو استاد دانشگاه و کارشناس ارتباطات و پژوهشگر حوزه اجتماعی

روح الله مهرجو استاد دانشگاه و  کارشناس ارتباطات و پژوهشگر حوزه اجتماعی

این وبلاگ کاملا شخصی می باشد
mehrjoor.ir

بایگانی
آخرین نظرات

«انتظار»، همین دوستی و دشمنی است

جمعه, ۲۳ خرداد ۱۳۹۳، ۰۱:۳۷ ب.ظ

بسم الله

انتظار

یکی از سفارشات مهمی که معصومان علیهم السلام برای در امان ماندن از فتنه های دوران غیبت داشته اند، تمسک به اصل تولی و تبری (1) است. آن چه مسلم است این دو عنوان با هم و در کنار همند و یکی بدون دیگری ناقص و بی فایده است.


تشیع مکتب عشق

از بزرگترین امتیازات شیعه بر سایر مذاهب این است که پایه و زیر بناى اصلى آن محبت است. از زمان شخص نبى اکرم صلی الله علیه و آله که این مذهب پایه گذارى شده است زمزمه محبت و دوستى بوده است.

گروهى را در گرد امام على علیه السلام مى‏بینیم که شیفته او و گرم او و مجذوب او مى‏باشند. از این رو تشیع مذهب عشق و شیفتگى است. تولّاى امیرالمومنین علیه السلام مکتب عشق و محبت است. عنصر محبت در تشیع دخالت تام دارد و تاریخ تشیع با نام یک سلسله از شیفتگان و شیدایان و جانبازان سر از پا نشناخته توأم است.

امام على علیه السلام همان کسى است که در عین اینکه بر افرادى حدّ الهى جارى مى‏ساخت و آنها را تازیانه مى‏زد و احیاناً طبق مقررات شرعى دست یکى از آنها را مى‏برید، باز هم از او روی بر نمى تافتند و از محبتشان چیزى کاسته نمى‏شد. او خود مى‏فرماید:

اگر با این شمشیرم بینى مۆمن را بزنم که با من دشمن شود، هرگز دشمنى نخواهد کرد و اگر همه دنیا را بر سر منافق بریزم که مرا دوست بدارد هرگز مرا دوست نخواهد داشت، زیرا که این در گذشته و بر زبان پیغمبر امّى جارى گشته که گفت: یا على! مۆمن تو را دشمن ندارد و منافق تو را دوست نمى‏دارد.(2)

امام على علیه السلام مقیاس و میزانى است براى سنجش فطرتها و سرشتها. آن که فطرتى سالم و سرشتى پاک دارد از وى نمى‏رنجد ولو اینکه شمشیرش بر او فرود آید، و آن که فطرتى آلوده دارد به او علاقه‏مند نگردد و لو اینکه احسانش کند، چون على علیه السلام جز تجسم "حقیقت" چیزى نیست.(3)

 

روی دیگر سکّه عشق

بنابراین مقیاس فطرت سالم و سرشت پاک دوستی با امام على علیه السلام و دشمنی با دشمنانش است. رسول گرامى اسلام صلی الله علیه و آله در این زمینه مى فرماید:

هر که دوست دارد بر کشتى نجات بنشیند و به دستگیره استوار چنگ آویزد و ریسمان محکم خدا را بگیرد، باید بعد از من على را دوست بدارد و با دشمنش دشمنى ورزد و از پیشوایان هدایت که از نسل اویند پیروى کند.(4)

دوستیها و دشمنیهاى آدمى مبدأ همه کنشها و واکنشها و تأثیر و تأثرهاى او و تعیین کننده منش و روش او در زندگى فردى و اجتماعى است و نجات و رستگارى یا سقوط و گمراهى هر انسانى بستگى تامّ و تمامى به این موضوع دارد که او در زندگى خود دل به چه کسى یا چه چیزى بسته و سر به ولایت که سپرده است

دوستی و دشمنی همه دین است

اگر چه «تولّى» و «تبرّى» در اصطلاح از فروع دین برشمرده شده اند، اما از مجموعه معارف اسلامى، به ویژه آموزه هاى مکتب اهل بیت علیهم السلام چنین بر مى آید که این دو موضوع نه فرع دین بلکه همه دین و تمامیت ایمان اند و به بیان دیگر دین و ایمان چیزى جز دوستى ورزیدن و بیزارى جستن به خاطر خدا نیست.

فضیل بن یسار نقل مى کند:

از امام صادق علیه‌السلام پرسیدم: آیا دوستى و دشمنى از ایمان است؟ فرمود: آیا ایمان جز دوستى و دشمنى است؟(5)

در روایت دیگرى، امام صادق علیه السلام مى فرماید:

آن کس که براى خدا دوستى بورزد، براى خدا دشمنى کند و براى خدا ببخشد، از کسانى است که ایمان او کامل شده است.(6)

و باز مى فرماید:

کسى که دوستى و دشمنى اش براساس دین نباشد، دین ندارد.(7)

همچنین از آن حضرت نقل شده است که:

اهل بیت

رسول خدا، که درود و سلام خدا بر او و خاندانش باد، به یارانش فرمود: استوارترین دستاویزهاى ایمان کدام است؟ گفتند: خدا و رسولش بهتر مى دانند. بعضى گفتند: نماز، بعضى گفتند: زکات؛ بعضى گفتند: روزه؛ بعضى گفتند: حج و عمره و بعضى گفتند: جهاد. پس پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود: براى همه آنچه گفتید فضیلتى است، اما استوارترین دستاویزهاى ایمان نیست، بلکه استوارترین دستاویز ایمان، دوستى در راه خدا، پیروى کردن از اولیاى خدا و بیزارى جستن از دشمنان خداست.(8)

این همه نیست مگر به دلیل آنکه دوستی ها و دشمنی هاى آدمى مبدأ همه کنش ها و واکنش ها و تأثیر و تأثرهاى او و تعیین کننده منش و روش او در زندگى فردى و اجتماعى است و نجات و رستگارى یا سقوط و گمراهى هر انسانى بستگى تامّ و تمامى به این موضوع دارد که او در زندگى خود دل به چه کسى یا چه چیزى بسته و سر به ولایت که سپرده است.

با توجه به اهمیت تولّى و تبرّى و نقشى که این موضوع در زندگى فردى و اجتماعى اهل ایمان دارد، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و امامان معصوم علیهم السلام در موارد متعددى به بحث از دو موضوع یادشده پرداخته اند، تا آنجا که در برخى از مجموعه هاى روایى شیعه بابى با عنوان «الحبّ فى اللَّه و البغض فى اللَّه» به این موضوع اختصاص یافته است. با مرور اجمالى این روایات در مى یابیم که در تفکر اسلامى، پذیرش ولایت و سرپرستى اهل بیت علیهم السلام محور همه دوستیها و مخالفت با ولایت آنها محور همه دشمنیهاست. و از این رو اهل ایمان موظفند با هر آنکه دوستى و ولایت اهل بیت علیهم السلام را پذیرفته دوستى و با هر آنکه از در دشمنى با این خاندان وارد شده اند، دشمنى کنند.(9)

 

دشمنان امروزی را بشناسیم

بنابراین مى توان گفت از آنجا که عصر حاضر، عصر امامت و ولایت امام مهدى علیه السلام است و ایشان حجت الهى در زمان هستند ما از یک سو وظیفه داریم که به ریسمان ولایت مهدوى چنگ زنیم و همه مناسبات فردى و اجتماعى خود را براساس خواست و رضایت او سامان دهیم و از سوى دیگر مکلفیم که از تمسک به ولایت دشمنان آن حضرت خوددارى کنیم و از هر آنچه که در تقابل با این ولایت است بیزارى جوییم.

اگر چه «تولّى» و «تبرّى» در اصطلاح از فروع دین برشمرده شده اند، اما از مجموعه معارف اسلامى، به ویژه آموزه هاى مکتب اهل بیت علیهم السلام چنین بر مى آید که این دو موضوع نه فرع دین بلکه همه دین و تمامیت ایمان اند و به بیان دیگر دین و ایمان چیزى جز دوستى ورزیدن و بیزارى جستن به خاطر خدا نیست

بدون تردید امروز فرهنگ و تمدن برخاسته از «اومانیسم»، «سکولاریسم» و «لیبرالیسم» غربى که با خوى استکبارى و برترى طلبى خود در پى حاکمیت بخشیدن ولایت خود بر سراسر جهان است در تقابل جدى با فرهنگ ولایت محور شیعى و آرمان «حقیقت مدار»، «معنویت گرا» و «عدالت محور» مهدوى قرار دارد و از این رو بر همه متمسکان به ولایت مهدوى لازم است که از این فرهنگ و تمدن بیزارى جویند و با سلطه طلبى آن مقابله کنند.(10)

 

دستاویزی برای روزهای سرگردانی

بر این اساس، اهل بیت علیهم السلام در مورد وقتی که مومنان گرفتار حیرت و سرگردانی غیبت حجت الهی شوند و در شرایط طاقت‌فرسای دینداری در معرض امتحان الهی قرار می‌گیرند، می فرمایند:

«طُوبَى لِشِیعَتِنَا الْمُتَمَسِّکِینَ بِحُبِّنَا فِی غَیْبَةِ قَائِمِنَا الثَّابِتِینَ عَلَى مُوَالاتِنَا وَ الْبَرَاءَةِ مِنْ أَعْدَائِنَا؛ خوش به حال آن دسته از شیعیان ما که در غیبت قائم ما چنگ به دوستى ما زده، و بر محبت ما ثابت می‌مانند و از دشمنان ما بیزارى می‌جویند.»(11)

همچنین می‌فرمایند: «فَإِنْ أَصْبَحْتُمْ یَوْماً لَا تَرَوْنَ مِنْهُمْ أَحَداً فَاسْتَعِینُوا بِاللَّهِ وَ انْظُرُوا السُّنَّةَ الَّتِی کُنْتُمْ عَلَیْهَا فَاتَّبِعُوهَا وَ أَحِبُّوا مَنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ وَ أَبْغِضُوا مَنْ کُنْتُمْ تُبْغِضُونَ ...؛ اگر روزى هیچ کس از اولاد امام حسین را نبینید، از خداوند روشنائى کسب کنید و به طریقه‏ و سنتی که عمل می‌کردید (مذهب تشیع) توجه نموده از آن پیروى نمائید و هر که را دوست داشتید، دوست بگیرید و هر آن کس را که دشمن می‌دارید، به دل دشمن دارید...»(12)

 

پی نوشت:

1) تولّى و تبرّى؛ یعنى انسان از لحاظ عاطفى، قلب خود را از محبت و علاقه خدا، پیامبران و ائمه معصومین علیهم السلام و جانشینان به حق آنان (فقیهان) و مۆمنان پر کند و در عین حال، بغض و کینه دشمنان آنها را به دل بگیرد و از نظر سیاسى و اجتماعى، سرپرستى، رهبرى، دوستى و حکومت الهى را بپذیرد و از حکومت دشمنان اسلام دورى جوید.

2) نهج البلاغه، حکمت 42

3) مجموعه ‏آثار استاد شهید مطهرى، ج‏16، ص: 242

4) شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا، ج1، ص292، ح43

5) کلینی، کافی، ج 2، ص 125

6) همان، ص 124

7) همان، ص 127

8) همان، ص 125-126

9) ابراهیم شفیعی سروستانی، ماهنامه موعود، شماره 46

10) ابراهیم شفیعی سروستانی، انتظار باید ها و نباید ها، ص 112

11) صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج2، ص 361، ح5

12) همان، ص 328، ح8

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">