روح الله مهرجو استاد دانشگاه و کارشناس ارتباطات و پژوهشگر حوزه اجتماعی

روح الله مهرجو استاد دانشگاه و  کارشناس ارتباطات و پژوهشگر حوزه اجتماعی

این وبلاگ کاملا شخصی می باشد
mehrjoor.ir

بایگانی
آخرین نظرات

بسم الله

نوحه‌خوانی که موسس بزرگترین مرکز فقه آل محمد (علیهم السلام) شد
امام: کار ایشان کمتر از تأسیس جمهوری اسلامی نبود
خاطره آیت الله بهجت از کرامت شیخ با مدد تربت سیدالشهدا (علیه السلام)

 امروز سالروز وفات آیت الله حائری یزدی موسس حوزه علمیه قم است و در وصف او همین بس که نام چند مرجع تقلید صاحب نام همچون امام خمینی و حضرات آیات اراکی، گلپایگانی و مرعشی نجفی را در زمره شاگردان او نوشته‌اند کسی که امام خمینی درباره‌اش می‌نویسد: استاد معظم و فقید مکرم جناب حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی، سیره اش تالی تلو سیرة رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) بود.

به گزارش رجانیوز، آیت الله حائری یزدی از جمله بزرگانی است که عالمان بزرگ شیعی در وصف او سخن به میان آورده‌اند و شنیدنی‌هایی از او نقل کرده‌اند اما آنچه که در میان ویژگی‌های برجسته این عالم فرزانه جلوه‌گری می‌کند عشق و محبت او به اهل بیت علیهم‌السلام خصوصا سید و سالار شهیدان است.


ماجرای حالت احتضار آیت الله و شفاعت امام حسین علیه السلام

بنا بر گفته بزرگان آیت الله حائری علاقه شدیدی به ائمه اطهار علیهم السلام به خصوص امام حسین(علیه السلام) داشتند و به شیخ ابراهیم صاحب الزمانی تبریزی فرمودند: هر روز قبل از درس فقه چند دقیقه ای ذکر مصیبتی بکنند. از علت عشقش پرسیدند، فرمود: در کربلا بودم، شب چهارشنبه ای بود که خواب دیدم سه روز دیگر می میرم، وقتی بیدار شدم با خود گفتم، خواب بود، اهمیت ندادم، روز چهارشنبه به درس و بحث و روز پنج شنبه به کارهای درس مشغول بودم، روز جمعه با دوستان به باغ اطراف شهر رفتیم، بعد از نهار، تب کردم، هر لحظه حالم بدتر می‌شد، به یاد خواب افتادم، به دوستان گفتم مرا به منزل ببرند، در منزل دیدم دو ملک برای قبض روح آمدند، با تمام قلبم متوجه امام حسین(علیه السلام) شدم، عرض کردم، مولای من، از مرگ نمی ترسم، ولی از اینکه دستم خالی است می ترسم، شما را به حق مادرت شفاعت کنید که خداوند مرگم را تأخیر بیندازد، ملک سومی آمد و به آنها گفت، امام حسین(علیه السلام) شفاعت کرد، خداوند پذیرفت، مرگش تأخیر افتاد، آنها رفتند، حالم بهتر شد. گریه و ناله خانواده را شنیدم. دستم را تکان دادم، یکی گفت: ساکت باشید حرکت کرد، اشاره کردم، چشمم را باز کردند، پایم را باز کردند، پنبه از دهانم برداشتند، آبی خواستم و... بعد از آن تا پانزده روز ضعف مفرط وکسالت داشتم؛ من هر چه دارم از امام حسین است.

نوحه‌خوان دسته‌های سینه زنی

آیت الله حائری در سامرا که بودند، علما در ایام تاسوعا و عاشورا برای دسته سینه زنی که در شهر راه می افتاد، نوحه خوانی و مرثیه سرایی می کرد، و در اراک که بود، دهه محرم، در مدرسه آقا ضیاء روضه می گرفتند و طلاب و مردم شهر شرکت می کردند. در تاسوعا و عاشورا، دسته سینه زنی راه می انداختند، خودشان پابرهنه و تحت الحنک انداخته بر پیشانی گل می مالید، همراه با دسته، سینه زنی می کردند و به مدرسه سپهدار می رفتند. در راه برای دسته نوحه خوانی ومرثیه سرایی می کردند. در قم که بودند، در ایام محرم به مجلس روضه آیت الله پائین شهری در مدرسه رضویه شرکت می کردند و در تاسوعا و عاشورا در مدرسه فیضیه از طرف حوزه علمیه مراسم می گرفت و دسته سینه زنی راه می انداخت. خودشان با پای برهنه و تحت الحنک انداخته و بر پیشانی گل مالیده، همراه دسته از طریق دارالشفاء به خیابان آمده و به حرم مشرف می شدند.

آیت الله کریمی جهرمی از اساتید حوزه علمیه قم نیز در این خصوص می‌گویند: آیت الله شیخ عبدالکریم حائری فانی در امام حسین علیه‌السلام بود، از زمانی که در سامرا درس می‌خواندند یا آن زمان که در کربلا بودند آیت الله حائری نوحه‌خوان دسته سینه زنی طلاب بود.

وقتی شیخ با تربت سیدالشهدا(علیه السلام) از طغیان آب رودخانه جلوگیری کرد

مرحوم آیت‌الله محمدتقی بهجت درباره یکی از کرامات شیخ عبدالکریم حائری یزدی این گونه نقل می‌کند: " از کرامات حاج عبدالکریم حائری این بود که زمانی که رودخانه قم در اثر سیل طغیان کرده بود و آب تا لبه پل علی خانی رسیده بود، به گونه‌ای که عده‌ای از روی پل با آب رودخانه وضو می‌گرفتند و به خاطر آن نیز برای جلوگیری از نفوذ آب تمام فرش های مسجد امام را جمع کرده بودند، مرحوم حاج شیخ روی پل رفت و مقداری تربت-تربت مزار سیدالشهدا(علیه السلام)- را در دست گرفت و چیزی بر آن خواند و در آب انداخت، پس از این کار مرحوم حائری، به تدریج آب پایین آمد و بعد از چند ساعت چندین متر آب پایین‌تر رفت و به برکت این کار وی از طغیان بیش از حد رودخانه جلوگیری به عمل آمد. (در محضر آیت‌الله بهجت، محمد حسین رخشاد، جلد 1)

استفاده از تسبیح تربت در میان عمامه

یکی از خصوصیات بارز آیت‌الله حائری یزدی این بود که همواره تسبیحی از تربت سیدالشهدا(علیه السلام) را به جهت تیمن، تبرک و توسل، در عمامه خویش قرار می‌داد، در ادامه تصویری از اقامه نماز جماعت توسط ایشان در حرم مطهر حضرت معصومه(علیها السلام) را مشاهده می‌کنید که تسبیح تربت در میان عمامه مرحوم آیت‌الله حائری نمایان است.

حضور زنان محجبه در مراسم تشییع مؤسس حوزه علمیه قم همراه با عزاداری

سرانجام آیت‌الله حائری یزدی در 17 ذیقعده 1355 نزدیک غروب دیده از جهان فرو بست، پاسبان‌ها از شهربانی به منزل آیت‌الله حائری آمدند و اصرار داشتند که همان شب دفن شود، علما و مراجع وقت با مهارت خاص مانع شدند، فردای آن روز، صبح زود مأموران نظمیه به منزل ایشان آمدند که هر چه زودتر جنازه را دفن کنند، اما علما به بهانه‌های مختلف مانند نبودن کفن، غیبت فلان آقا و … تشییع را تا نزدیک ظهر به تعویق انداختند.

کل شهر قم با خبر شدند، مردم از روستاهای اطراف نیز آمدند، حتی زنان عزلت‌نشین که از ترس کشف حجاب نمی‌توانستند بیرون بیایند با حجاب کامل همراه سایر اقشار مردم در تشییع و عزاداری شرکت کردند، جنازه در میان ناله و سر و سینه زدن مردان و زنان، در زمانی که هرگونه عزاداری ممنوع بود، تشییع شد و در مسجد بالاسر ـ که محل تدریس و نمازش بود ـ دفن شد.

تشییع پیکر آیت الله حائری یزدی در قم

 

گذری بر زندگی نامه آیت الله حائری و تاسیس حوزه علمیه قم

روز ۳ فروردین ۱۳۰۱ شمسی حوزه علمیه قم توسط آیت‌الله شیخ عبدالکریم حائری یزدی تاسیس شد.

 تأسیس حوزه‌های علمیه شیعی به شیوه سنتی به سال ۴۴۷ هجری باز می‌گردد. در آن سال، با یورش طغرل بیک، سرسلسله سلجوقیان به محلات شیعه نشین بغداد و آتش زدن کتابخانه مهم و گرانقدر شیعه، شیخ الطائفه طوسی ـ از علمای بزرگ شیعی آن زمان ـ ناگزیر به هجرت به نجف اشرف می‌شود و آنجا را به صورت پایگاه دانش و دین در می‌آورد و نخستین حوزه و دانشگاه بزرگ شیعه را بنا می‌نهد. علمای شیعه پس از مهاجرت شیخ طوسی از بغداد به نجف در نیمه دوم قرن پنجم هجری و تشکیل حلقه‌های درسی که از آن جمله «امالی» شیخ طوسی است، به نجف آمده و آنجا را تبدیل به مجتمع بزرگ علمی شیعه می‌‌کنند.

 مدرسه علمیه‌ قم، از دوران حیات امام صادق (علیه السلام) ـ اواسط قرن دوم هجری ـ فعالیت داشته و از‌‌ همان زمان مرکز تجمع علما و محدثان بزرگ بوده است. شهر قم در هیچ دوره‌ای از وجود فقها خالی نشده و همیشه دانش‌پژوهان و طلاب علوم دینی در آن جمع بوده‌اند. می‌توان گفت حوزه قم، یکی از قدیمی‌ترین مراکز نشر علوم اسلامی در جهان اسلام است که تاکنون باقی مانده است.

البته این روند، فراز و نشیب‌های بسیاری در طول تاریخ داشته است. تا زمانی که آیت‌الله میرزای قمی مسئولیت حوزه را برعهده داشت، حوزه با قوت و قدرت فعالیت می‌کند. اما پس از وفات میرزای قمی در ۱۲۳۱ هـ. ق، حوزه قم به ضعف و رکود می‌گراید و کم فروغ می‌شود و این رکود چند دهه ادامه می‌یابد تا اینکه با هجرت آیت‌الله شیخ عبدالکریم حائری به شهر قم، حوزه علمیه در قالب یک نهاد مستحکم، حیاتی دوباره می‌یابد.

در سال ۱۳۰۰ هجری شمسی، با گسترش زمزمه‌های تغییر سلطنت از قاجار به پهلوی نیاز شدیدی به یک پایگاه بزرگ و محکم در داخل ایران جهت حمایت از ارکان دین احساس می‌شود. به ویژه آنکه با شروع جنگ جهانی اول و تحولات در سطح منطقه، تردد طلاب و علما به شهرهای مذهبی عراق (کربلا، نجف، کاظمین، سامرا) که تا قبل از این تاریخ مراکز عمده تعلیم و تعلم علوم دینی به حساب می‌آمدند دشوار شده بود. به همین دلیل به محض ورود آیت‌الله حائری به ایران، مشتاقان علوم دینی جلسات درسی ایشان را برپا می‌کنند و آیت‌الله حائری این اشتیاق و نیاز را عمیقاً درک کرده و ماندن و خدمت کردن در ایران را بر رفتن به عتبات ترجیح می‌دهد.

مرحوم شیخ عبد‌الکریم حائری یزدی در سال ۱۲۷۶ هجری قمری در روستای مهرجرد یزد دیده به جهان می‌گشاید و اهالی روستای مهرجرد را که از فرزنددار شدن پدرش محمد جعفر مایوس بودند به شگفتی وامی‌دارد. پس از گذراندن دوران کودکی، عبدالکریم توسط یکی از بستگانش که در کسوت روحانیت بود به مکتب‌‌خانه‌ای در شهر اردکان سپرده می‌شود تا به تحصیل علوم ابتدایی و ادبی و قرائت قرآن بپردازد. سایه پرمهر پدر را در‌‌ همان دوران جوانی از دست می‌دهد و به خاطر عشق به مادر غمدیده، مدتی دست از تحصیل می‌کشد و به سوی او می‌شتابد. مدتی بعد، به حوزه علمیه یزد می‌رود و در مدرسه محمدتقی خان اقامت می‌کند و طولی نمی‌کشد که به عنوان یک دانش‌پژوه اسلامی با اندیشه‌های بلند در میان علمای بزرگ شناخته می‌شود.

 عبدالکریم هجده سال بیشتر ندارد که به دنبال دانش‌اندوزی بیشتر، راهی کربلا می‌شود و حدود دو سال در جوار حرم مطهر امام حسین علیه‌السلام به تهذیب و تحصیل مشغول می‌شود. علم و نبوغ شگفت‌آور او، آیت‌الله فاضل اردکانی ـ از اساتید بنام حوزه کربلا ـ را متقاعد می‌کند که حوزه کربلا برای پرورش و شکوفایی خلاقیت‌های علمی عبدالکریم کوچک است و او را به سوی میرزای بزرگ شیرازی (مرجع تقلید وقت) در سامرا می‌فرستد.

 میرزای شیرازی عنایت ویژه‌ای به آیت‌الله حائری داشت. حائری در سامرا و نجف نزد استادان مشهوری چون سیدمحمد فشارکی اصفهانی، میرزا محمدحسن شیرازی، آخوند ملامحمدکاظم خراسانی و سیدمحمدکاظم طباطبائی یزدی مدارج عالی ‌فقه و اصول را می‌گذراند و بزودی در شمار علما و فضلای مشهور آن سامان درمی‌آید. ایشان سال‌ها نیز در کربلا تدریس می‌کند.

پس از ۳۷ سال اقامت در کربلا، سامرا و نجف، آیت‌الله حائری در سال ۱۳۳۳ به دعوت حاج میرزای محمود فرزند حاج آقا محسن اراکی به اراک مهاجرت می‌کند و در همان جا حوزه تدریس علوم اسلامی را تشکیل می‌دهد. پس از هشت سال، تعداد طلاب در حوزه علمیه اراک از سیصد نفر افزون شده و حوزه اراک به عنوان یک مرکز عظیم علمی و تحقیقی مطرح می‌شود.

 در سال ۱۳۰۰ ه. ش، آیت‌الله حائری به زیارت مرقد مطهر امام رضا (علیه السلام) مشرف می‌شود و در اواخر زمستان‌‌ همان سال (مصادف با ۲۲ رجب ۱۳۴۰ ه. ق) به همراه فرزند بزرگش آیت‌الله مرتضی حائری و آیت‌الله محمدتقی خوانساری به قصد زیارت حرم مطهر حضرت معصومه و نیز اجابت دعوت مردم و علمای قم، از اراک راهی قم می‌شود. شهر قم به خاطر عید مبعث پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) آذین‌بندی شده بود و مردم با شنیدن زمزمه ورود آیت‌الله حائری به شهر، استقبال بی‌نظیری از او به عمل می‌آورند.

ماجرای استخاره شیخ و اقامت در قم

 آیت‌الله اراکی چگونگی تأسیس حوزه علمیه قم را چنین روایت می‌کند: «قبل از آمدن مرحوم حاج شیخ عبدالکریم، حوزه‌ای در قم وجود نداشت؛ با اینکه قبلاً علمای برجسته‌ای مانند میرزای قمی، حاج شیخ ابوالقاسم زاهد، آقا شیخ مهدی پایین شهری و... در قم سکونت داشتند، لیکن تقدیر الهی نبود حوزه‌ای در قم تشکیل شود و با اینکه میرزای قمی مقام علمی والایی داشت و صاحب کتاب «قوانین» و از مؤسسین علم اصول بوده، با این وجود حوزه‌ای در این شهر تأسیس نشده بود. تا اینکه خداوند متعال در دل حاج شیخ عبدالکریم که ساکن کربلا بودند، می‌اندازد که نذر کند به زیارت حضرت امام رضا (علیه السلام) برود... پس از مراجعت از مشهد به سلطان‌آباد، شیخ با این مساله مواجه می‌شود که به کربلا برود یا در ایران بماند. از طرفی موطن اصلی او کربلا بوده و از طرفی‌‌ رها کردن حوزه جدیدالتأسیس را صلاح نمی‌بیند. تکلیف شرعی او را وادار به توقف می‌کند در صورتی که قبلاً هیچ توقفی در ایران نداشته است.

پس از چندی، علمای قم سعی می‌کنند که ایشان را به قم بیاورند به جهت اینکه قم، جزو شهرهای مقدس است. بالاخره ایشان را به عنوان «زیارتی شب عید نوروز» به قم می‌آورند. همچنین حاج شیخ عبدالکریم را مجبور می‌کنند که در صحن نو حضرت معصومه (علیها السلام) نماز مغرب و عشاء را به جماعت برگزار کند و بعد از اقامه نماز، حاج شیخ محمد سلطان الواعظین تهرانی، به توصیه علما به منبر رفته و مردم را تهییج می‌کنند که ایشان را نگه دارید. مردم قم با یک شوق و حال مخصوصی به ایشان می‌گروند؛ حتی بعضی می‌گویند که ‌ای اهل قم! زمانی که دعبل خزاعی به قم آمد و جبه امام رضا (علیه السلام) را به همراه آورده بود شما نگذاشتید که جبه امام رضا (علیه السلام) را از شهرتان بیرون برند. این شخص علم امام رضا (علیه السلام) را آورده است، نگذارید که او از این شهر برود... مرحوم شیخ مدتی فکر کردند و عاقبت قرار شد استخاره کنند. وقتی استخاره کردند، این آیه آمد که وَ اتُونی بِاَهلِکُم اَجمَعینَ؛ این آیه، مربوط به قضیه حضرت یوسف (علیه السلام) است که به برادرانش می‌گوید: «بروید پدرم را با اهل و عیال بردارید بیاورید.» مرحوم حاج شیخ نیز با الهام از این آیه دستور داد بروند و اهل و عیالش را به قم بیاورند. با ورود ایشان به شهر قم حوزه علمیه، حیات تازه‌ای را آغاز کرد.»

 تشکیل حوزه علمیه قم و حسن شهرت آیت‌الله حائری و از همه مهم‌تر مجاورت با حرم شریف کریمه اهل بیت سلام‌الله علیها، مشتاقان و طلاب و فضلای دینی را به سوی قم می‌کشاند و بسیاری از شاگردان ایشان که در اراک به سر می‌بردند، از جمله سیدمحمدتقی خوانساری، سیداحمد خوانساری، سیدروح‌الله خمینی، سیدمحمدرضا گلپایگانی و شیخ محمدعلی اراکی به قم می‌آیند.

 آیت‌الله شیخ عبدالکریم با روحیه‌ای مضاعف به بازسازی حوزه علمیه قم می‌پردازد. ایشان ابتدا اقدام به تعمیر مدرسه فیضیه قم به عنوان مرکز اصلی این حوزه می‌کند و سپس به سر و سامان دادن به وضعیت معیشت طلاب اقدام می‌کند. او تأکید داشت که اداره حوزه باید زیر نظر یک نفر باشد و دیگران در هر مقام علمی، به او یاری برسانند. علمای بزرگ هم بسیار هماهنگ با او عمل می‌کنند. مساله تبلیغ و اخلاق، برنامه آموزش زبان‌های خارجی، انجام خدمات اجتماعی و رفع نیازمندی‌های مردم، ساخت بیمارستان، دارالایتام و دارالاطعام و مرمت و احیای مدارس قدیمی از جمله خدمات موسس حوزه علمیه قم به شمار می‌رود.

 حوزه در مدت اقامت پانزده ساله آیت‌الله حائری از نظر علمی بسیار نیرومند شده و در امور سیاسی و مواجهه با سلطنت رضا شاه نیز پویا و مستقل بوده است. همچنین حوزه، پناهگاه محکم و عظیمی برای مردم مستضعف می‌شود و پشتیبانی این پایگاه بزرگ دینی از مردم و اعتراضاتشان به رژیم حاکم، روحیه انقلابی را تقویت می‌کند.

 مقابله با فشارهای رضاخان بر طلاب، مبارزه با طرح متحد‌الشکل شدن البسه، مقابله با دخالت وزارت فرهنگ در امور حوزه و ایستادگی در برابر طرح کشف حجاب از جمله مواردی است که پویایی و اثرگذاری حوزه تازه تاسیس قم را در مسائل سیاسی به خوبی نشان می‌دهد.

 اهمیت کار شیخ از دیدگاه امام

 آیت‌الله شیخ عبدالکریم حائری در شب ۱۷ ذی‌القعده ۱۳۱۷ قمری مطابق با دهم بهمن ماه ۱۳۱۵ هـ ش و در سن ۷۹ سالگی دارفانی را وداع گفت. پس از رحلت ایشان آیات عظام سیدمحمد حجت کوه‌کمری، سید محمدتقی خوانساری و سیدصدرالدین صدر محوریت مدیریتی و فکری حوزه را عهده‌دار می‌شوند و سپس آیت‌الله العظمی بروجردی در آذر ۱۳۲۳ شمسی مدیریت حوزه را برعهده می‌گیرد.

 اهمیت کار آیت‌الله حائری به قدری است که امام خمینی در این باره می‌فرمایند: «اگر مرحوم حاج شیخ در حال حاضر بودند، کاری را انجام می‌دادند که من انجام دادم و تأسیس حوزه علمیه در آن روز، از جهت سیاسی، کمتر از تأسیس جمهوری اسلامی در ایران امروز نبود.»

آیت الله سبحانی از مراجع تقلید نیز درباره ایشان می‌گوید: آیت الله حائری از شخصیت‌های نادر جهان اسلام و تشیع است. در شرایط خفقان رضاشاه با اراده و تصمیم آهنین حوزه را تاسیس کرد و در مدت 13 سال با سیاست بسیار عالمانه حافظ و نگهبان آن بود. 

 

 

 

 

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۲/۰۷/۰۹
مجتبی مهرجو

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">